عصر طلایی وبلاگ سپری شده و اکنون دوره طلایی شبکههای اجتماعی فرا رسیده است.
مثلا وقتی در اتوبوس نشستهایم توییت میکنم و از این طریق محتوایی تولید میشود که جایی در وبلاگ نمیتوانست داشته باشد، یا در جایی نشسته ایم ، فیسبوک را باز میکنیم و کامنتی مینویسیم، مطالبی میخوانیم. بنابراین شبکههای اجتماعی ابزارهای جدیدی به ما دادهاند، که بخشی از کاری که پیشتر در وبلاگها انجام میشد، اکنون در این فضاها انجام میشود.»
اما آیا اقبال گسترده و چشمگیر کاربران به ابزارهای نوین ارتباطی، وبلاگ را به حاشیه خواهد راند؟
جواب نه است . چرا که شبکههای اجتماعی، کارکردهایی که ربطی به وبلاگ نداشته را از آن گرفتهاند و حالا وبلاگ میتواند تعریف بهتری پیدا کند. دیگر وبلاگ رسانهای نیست که هر کسی هر چیزی بخواهد در در فضای آنلاین بگوید، آن را در آنجا منتشر کند.
بسته به نوع مخاطب میتوان چیزهای دیگر را با بهرهگیری از ابزارهای نوین در فضاهای دیگر منتشر کرد و آنچه در وبلاگ میماند کمی خالصتر است.
بنا بر این وبلاگنویسی ادامه پیدا میکند و میتواند همچنان خودش را دقیقتر تعریف کند. ما همینطور که تعداد امکاناتمان افزایش پیدا میکند، به تجربه یاد میگیریم که از هر ابزاری چه استفادهای بکنیم و چه نوع محتوایی را در چه جایی منتشر کنیم.