گزارش تصویری همایش LAMP (زنجان)

آگوست

چند روز پیشا که عکسای همایش رو نگاه می‌کردم این ایده به ذهنم رسید که یه حرکتی بزنیم یه گزارش تصویری از همایش تولید کنیم!

البته این گزارش از هیچ لحاظی رسمی نیست، سعی می‌کنم بیخودی ملت رو توش معرفی نکنم! هیچ تعهدی به اینکه از همه جا و همه کس عکس باشه نداریم! (بیشتر اونا که خودم بودم یا حال کردم رو میذارم! P: )

خوب این شما و اینم عکسا:

اول باید از شب قبل از برنامه شروع کنیم،‌چون ماهایی که از شهرستانها رفته بودیم زنجان بعضا شب قبل رسیدیم:

این سالن همایشه البته شب قبل که ما برای داشتن اینترنت رفتیم اونجا نشستیم! اینترنت ۱ مگابایتی داشت! (البته همون شب اول به این نتیجه رسیدن که کمه و فرداش ۲ مگ شد. یعنی برا جماعت لینوکسی بس بود!؟)

اینم شام اولِ که همونطور که گفتم با حضور دوستانی که شب قبل رسیده بودن، برگزار شد.

خوب، از اینجا دیگه مراسمات رسمی‌تر شروع می‌شه! آقایی که می‌بینین جناب شهامی یه لینوکس‌کار دولتی! (از این افراد ما کم داریما، غنیمت بدونین)

ما هم که رفتیم از اول ردیف جلو رو تصرف کردیم D: و تقریبا متفاوت با ردیف جلوی هر همایشی بود ;)

فردی که در تصویر مشاهده می‌شه (پشت تریبون) می‌شه گفت از برگزارکنندگان اصلی برنامه، جناب چالیست خودمون بود!

اینم یه نمای دیگه از دو ردیف جلو D: زیر پاهامون رو کابل کشی کرده‌بودیم به همه برق برسه!

هییس! برنامه شروع شد، برنامه‌ی اول بابک مقیمی و نرم‌افزارهای آزاد، اولویت شماره صفر! باید اعتراف کنم از بهترین افرادی که می‌تونن از نرم‌افزار آزاد و جامعه‌ی اون توی ایران دفاع کنن همین بابکِ!

اوه اوه! دعوا! همیشه این بحث با دعوا و شاکی شدن طرفداران سیستم اصطلاحا مایکروسافتی روبرو می‌شه! دوستی که در کانون توجه عکاس می‌بینین، با نظر استالمن و بابک در مورد مالکیت معنوی مخالف بود! و شاکی شد. بعدش هم برگشت به بابک گفت: «شما حاضری سورس همه‌ی برنامه‌هاتو توی یه فلش بدی به من!؟»

صبر کنین! اون ماجرا هنوز تموم نشده! در جوابش بابک سکوت کرد و رو کرد به من، گفت: مهرداد تو حاضری!؟
خوب، گفتم والا همه‌ی سورسها روی اینترنت هست برو بگیر. فلشتو بزنی به سیستم من ممکنه ویروسی بشه D: (البته این آخرشو تو دلم گفتم ;) )

بعد خوب من اجازه خواستم که نظرم رو در مورد مالکیت معنوی و اینا بگم و بحث ادامه پیدا کرد.

بععله! امیل صدق هم به قول یارو گفتنی به ماجرا ورود کرد و سعی کرد یوخده بالاخره آره و اینا D;

خوب اینجا جناب علوی نیک (با کت شلوار سیاه اون وسطا) نظرشو در این مورد داد

و برای خاتمه بحث بهروز یه کامنت پای ماجرا گذاشت. (بعضی از دوستان لایک هم زدن)

اینجا هم جناب افاضاتی و مورد مهرورزی قرار دادن سازمانها مخصوصا دولتیهاش که خوب گویا مسئول IT یکی دوتاشون همونجا حضور داشتن و حسابی از بحث روابط و باندبازی که ایشون مطرح کردن شاکی شدن!

آنتراکت اول و هجوم افراد به سمت ما (نه بابا دعوا نشد! دوست شدیم باهم ;))

اینم یه عکس از زمان استراحت اول با بروبچ.

خوب دیگه از اینجا بحثا بیشتر میره حول php که چندان جذابیتی واسه من نداشت! (کلا به نظر من موضوع php چندان جذاب نبود و نیست برای همایش D:) جرات نمی‌کنم دلایلم رو بگم! همونجا که گفتم نزدیک بود بالاخره آره و اینا

بهروز(everplays) و بحث Git و مهاجرت از svn

اینم میز جلوی ماست! اونم که تابلوس! لپتاپ منه D:

بعد از نهار همه خوابن! و من ~~کارگاه~~ سمینار دارم!
از قبل به ما گفته بودن کارگاه (ما هم گفتیم خوبه حداقل سه چهار ساعتی وقت داریم) بعد دوشب قبلش کاشف به عمل اومد که کارگاه یعنی که زمان سمینارت یک ساعته! :-/
بدو بدو یه اسلاید آماده کردیم و رفتیم بالا. البته بعد هم که گفتن صفحه‌ی دسکتاپت رو ضبط کن (چار خط کد که بیشتر نمیشد بزنیم تو این یه ساعت!) هیچی دیگه آقایی که شما باشی وسط کار هارد فول شد و همه‌ی سیستم بهم ریخت و کرش کرد! دیگه خدا رو شکر KDE بود و همه گفتن حتما کرشهای اونه! دیگه یه چیزایی رو آخر کار از دست دادیم. :(
حالا قرار شده اگر فرماندهان همراهی کنن برای جشن روز آزادی نرم‌افزار بریم اصفهان و یه سمینار بهتر در مورد Qt اونجا داشته باشیم.

اینم جناب مقدم و بحث شیرین مجازی‌سازی و راه‌ها و روشهای مختلفش!

این آقاهه که می‌بینین دقیقا نمیدونم کی بود! اما در تمام طول همایش خواب بود D:

مهران مرادی بحث رو از نرم‌افزار آزاد خارج کرد و رفت روی اوراکل! (البته سمینار جالبی داشت کلی هم از شرکت اوراکل دفاع کرد و گفت که کارای متن‌بازی هم کرده تو عمرش این شرکت! هرچند اخبار ناجوری ازش میشنویم اخیرا)

پروانه شفیعی (که هیچ نسبتی با روزبه نداشت) و تست نرم‌افزار با phpunit
کلا جالب بود که سمیناری هم با اجرای یه خانم داشتیم! تا بحال ندیده بودم D: البته بیشتر از یکی بود! بقیه یا نیومده بودن یا نرفتن بالا

دوباره بابک و یک بحث جالب دیگه البته اینبار با آرامش تموم شد ;)

اوه اوه! آیدنتیکا! یار مهربان ما در این همایش. از ابتدای کار یه گروه ساختیم و همه‌ی دنتهای مرتبط به همایش رو فرستادیم روش. و اینطوری بود که یه راه سریع برای فیدبک گرفتن برگزارکنندگان ایجاد شد. و البته کلی تبلیغ آیدنتیکا شد lol

جناب ~~آرچ‌لینوکس~~ ببخشید روزبه خان شفیعی و آرچ‌شون که طفلی به علت کمبود وقت و زیادی مطالبش مجبور شد تند تند بره جلو آخرشم وقت کم آورد نتونست AUR رو خوب نشون بده.

بععله!

اینم همون جناب شهامیه که گفتم!
بیرون از سالن داشتیم با بچه‌ها حرف می‌زدیم که ایشون سر رسید و رو کرد به محمد(chalist) که آقا چرا اینترنت قطع شد می‌خواستیم دنت کنیم که …
بعد هم رو کردن به من و بابک که آقا کت رو هم در آوردیم! یادم افتاد که آره بابک بود فک کنم که دنت کرده بود که اینجا فقط دو سه نفر کت و شلواری داریم و …

دیگه توضیحش تکراریه! از عنوانین معلومه که چه خبره ;)

اینجا هم من و بابک در حال تنظیم کردن یک سمینار دو نفره که از اول توی برنامه‌ها نبود و هوس کردیم یه حرکتی بزنیم! اول قرار بر سه نفره بود که اینجا همونطور که می‌بینین صندلی بهروز خالیه چون رفت تهران! و ما مجبور شدیم دو نفره بریم بالا:

این عکس هم خیلی باحاله! نمیدونم چرا D:

بعله دیگه! سمینار ما هم آخریش بود و خاتمه‌ی برنامه‌ها رو اعلام کردیم D:

اینجا هم در اختتامیه بعد از صحبتای آقای شهامی، اهدای تندیس و اینا

کلا توی این مراسم ملت خیلی از واژه‌ی متن‌باز و اوپن‌سورس استفاده کردن! مثه همین آقا که گفت همه اوپن‌سورسی باشیم

و البته بابک هم به نوبه‌ی خودش جواب داد که آقا اینقد نگین اوپن‌سورس! تازه وسط اون سمینار اولش کلا یه بحثی داشت که چرا اوپن‌سورس مشکل ما رو حل نمیکنه! ولی خوب دیگه! ملت…