منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

آیا مسؤولین باید متن باز را درک کنند

دو روز پیش جادی عزیز در پادکست شماره بیست و یکم radio geek نامه دوستی را بازگو کرد که از اینکه در یک جمع کثیری از دانشجویان و مهندسین و … در مورد copyleft موضوعی مطرح شده و همه خندیدن و این یک نشان از نابلدی و ناآگاهی بوده.

چون من این موضوع (آگاهی از مفهوم متن باز) برام خیلی مهمه، برام جذاب شد که در موردش یه کوتاه بنویسم.

من وقتی شکایت های اینچنین را می بینم اول از همه یه سوال برام پیش می یاد … آیا اصلا باید می دونستند؟؟؟ جواب این سوال خیلی مهمه چون تکلیف آدم با توقعاتش مشخص می شه.

خوب می خوام از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنم. بزار ببینم داستان نرم افزار آزاد و متن باز به صورت خودمونی چه شکلی بوده.

و اما داستان:
داستان از اینجا شروع می شه که با به وجود آمدن جو ایجاد مجوزهای نرم افزاری و محدودیت های تعریف شده برای آنها، شخصی از شکل گیری ابر شرکتها و ایجاد نرم افزارهایی که انسانها را کنترل می کنند، نگران می شه و حرکتی را آغاز می کنه به نام «نرم افزار آزاد».
بعد جمع دیگری به خاطر دو پهلو بودن کلمه free در «free software» یا همان «نرم افزار آزاد»، و ایجاد شبهات بسیار در مورد «رایگان» بودن یا «آزاد» بودن ، جنبش متن باز را به موازات آن پایه گذاری کردند. در این بین در هر دوی این جنبش ها به این نتیجه رسیدن که برای خط دادن و حفظ این جنبش ها و ارزش‌های آنها، باید پایه های قانونی اون را با توجه به حقایق موجود بریزند.

تحلیل داستان:
اول از همه اینکه هر چیزی یه داستانی می خواد. ما متن باز را هم مثل خیلی چیزای دیگه مانند GPS و اینترنت و تلفن همراه یهو آوردیم وسط جایی که باید به زور بفهمونیم چی هست و به چه درد می خوره و بشون بگیم نیازی که ندارند را چطور باهاش حل کنند.  راستش من خیلی جاها حتی برای فهموندنش نمی تونم یه مشکل داخلی مطرح کنم، و بعد بگم این راه حل اون مشکله.
واقعیت اینه: وقتی copyright و patent به صورت جدی وجود نداره، چرا انتظار داریم یه عده نقطه مقابل اون را (که به خاطر به وجود آمدن اولی به وجود آمده) دنبالش باشند، درکش کنند و در عین حال شیفته اش بشند.

حالا یعنی من خط کشیدم روی دانستن این موضوع؟؟ … نه

من می خوام بگم، باید قبول کنیم که درک قوانین حقوقی کار سنگینیه ، و درک قوانین یک کشور دیگه کار سخت تر. می خوام بگم درک متن باز کار سنگینیه و درک نرم افزار آزاد سخت تر.
می خوام یگم هنوز یه عده هم کیشان خودمون :p نرم افزار آزاد را با دانش آزاد و نرم افزار مجانی یکی می دونند … پس از کسانی که شاید اصلا این موضوع را نشنیده باشند چه انتظاری باید داشت. (وای به وقتی که اصلا بهشون ربطی نداشته باشه)

و موضوع اصلی اینه وقتی یه چیزی قانونی براش نیست و فقط داره به صورت یه فلسفه صرف مطرح می شه را چرا انتظار باید داشت که همه بدونند. (مگه همه شما آنارشیسم و ایسم های دیگه را می شناسید، واقعا می شناسید یا فقط یه چیزی به عنوان قانون گریزی ازش شنیدید – این آنارشیسم چون دغدغه خود من شده اینجا آوردم، دوستان اگه کسی کتاب فارسی براش می تونه معرفی کنه ممنون می شم بگه، بهش نیاز دارم)

حالا چی کار می شه کرد؟ یکی از راه حل ها اینه که این موضوع، از لحاظ قانونی پیگیری بشه. یعنی این که به صورت قانون در بیاد تا همه بشنوند. قبلا توی اصفهان لاگ به پیشنهاد یکی از دوستان قرار بود که با دانشکده حقوق یکی از دانشگاه های اصفهان بریزیم رو هم و روی این موضوع کار کنیم. ولی مثل خیلی چیزای دیگه تبدیل به خاطره شد. ولی الان فکر می کنم اصلا شاید دیگه لازم نباشه، چون یه خبرایی از استانداری شنیدم که بحث هایی سر به قانون تبدیل کردن این موضوع در میونه. ولی خوب به نتیجه رسیدن یا نرسیدن یا به نتیجه درست رسیدنش کاملا جای شبهه داره. من مورد فعالیت های اصفهان لاگ راحت تر می تونم پیش بینی داشته باشم تا … \';)\'

یکی دیگه هم اینه که بری برای کسانی که باید بدونند توضیح بدی، حتی اگه زیاد مایل نیستند یا حتی فکر می کنند می دونند. چون اکثرا برداشت هاشون اشتباهه.

و اما درس اخلاقی این هفته: بچه ها با هم مهربون باشید \':D\'



برچسب ها : ,