امیدواریم این مطلب مفید بوده باشد . از اینکه سایت تبریکس را انتخاب کردید متشکریم .
نرمافزارهای اپنسورس یکی از مهمترین داستانهای موفقیت دهههای اخیر بوده است.
سرور HTTP آپاچی پرکاربردترین وبسرور کنونی است، لینوکس کاری فراتر از حفظ موجودیت خود در برابر یونیکس و سایر سیستمعاملهای تجاری انجام داده و در چند سال اخیر مرورگر فایرفاکس رقابت سنگینی را با اینترنت اکسپلورر مایکروسافت آغاز کرده است. اما آیا همین فلسفه انتشار رایگان و عمومی مشخصات و کدهای لایههای زیرین، با توسعهدهندگانی که از مکانهای متفاوت و با منابع مختلف در طراحی مشارکت دارند، برای ابزارهای دیجیتال نیز به کار برده میشود؟ آیا روزی خواهدرسید که ما از تلفنهای هوشمند، نتبوکها و دیگر ابزارهای دیجیتالی که با یکمدل اپنسورس توسعه یافتهاند، استفاده کنیم و آنها را بر سایر محصولات اختصاصی نظیر آیفون ترجیح دهیم؟
این روزها میتوان طرح یک دستگاه را – شامل معماری مکانیکی و الکتریکی آن – بهوسیله یک کامپیوتر شخصی، CAD و نرمافزارهای طراحی شماتیک بهوجود آورد، تقریباً تمام اجزا و قطعات موردنیاز را بهصورت آنلاین سفارش داد و مراحل ایجاد یک کلیشه اولیه را از طریق یک تهیهکننده ارزانقیمت به انجام رساند.۱ بنابراین، ایده راهاندازی یک پروژه اپنسورس آنلاین برای تولید یک وسیله چندان هم خیالپردازانه نیست و برای شروع به سرمایههای میلیونی نیازی ندارد.
اما آیا چنین دستگاهی میتواند در برابر دستگاههای تولیدشده توسط تولیدکنندگان تجاری مشهور که سرمایههای بزرگی در اختیار دارند، به موفقیت دست یابد؟ مارک درایور، متخصص امور اپنسورس و یکی از تحلیلگران مؤسسه گارتنر معتقد است، ابزارهای اپنسورس در بازاری که بلوغ فناوری آن را همهگیر کرده است، بهترین شانس را خواهند داشت. او میگوید: «موضوع اپنسورس تولید محصولات متداول است. این محصولات میتوانند در جاهایی که واقعاً تفاوت مشخص و قابل ملاحظهای بین اپنسورس و سایر نمونههای جایگزین وجود ندارد، بازار خود را پیدا کنند. این دقیقاً همان کاری است که اپنسورس به درستی انجام میدهد. لینوکس به این دلیل که کار تازهای انجام میداد، همهگیر نشد. بلکه لینوکس کاری را که یونیکس انجام میداد به روش شفافتر و بازتری انجام میداد.»
تعریف سختافزار اپنسورس
امروزه تعداد زیادی از قطعات الکترونیکی و کامپیوتری اپنسورس در دسترس است، اما تعداد اندکی ابزار فنی بهصورت کامل تحت فلسفه اپنسورس ساخته میشوند. به هر حال تعریفی که یک پروژه را دقیقاً به عنوان یک پروژه اپنسورس معرفی میکند، به سادگی باز باقیمانده است. به طور کلی، سختافزار اپنسورس به این معنا است که دستکم برخی از نقشههای آن برای عموم در دسترس باشد تا سایرین بتوانند در روند تولید و توسعه آن مشارکت کنند یا اگر طراح اجازه دهد، خودشان به تولید آن دستگاه بپردازند و حتی نقشهها را برای ساخت یک دستگاه جدید ویرایش کنند.
به عنوان نمونه، شرکت Always Innovative افراد را تشویق میکند تا در روند تولید Touch Book، که ترکیبی از یک نت بوک و کامپیوتر لوحی است و با پردازندههای ARM کار میکند، مشارکت کنند .این دستگاه با وزن ۱/۸ پوند، یک صفحه لمسی، صفحهکلید جداشدنی داشته، به یک توزیع لینوکس تغییر یافته مجهز شده است و میتواند با یک بار شارژ تا ده ساعت کار کند. طرحهای شماتیک Touch Book به صورت رایگان در سایت شرکت Always Innovative موجود است. الکساندر تیسرانت مدیرعامل این شرکت میگوید: «ما حتی خدمات مشاوره و پشتیبانی پیشرفتهای را برای شرکتهایی که میخواهند دستگاهی بر پایه دستگاه ما بسازند، فراهم میکنیم.»
تیسرانت میافزاید: «روشی که ما دنبال میکنیم این است: محصولاتی نوین و قابل اطمینان تولید میکنیم، سپس با اپنسورسکردن آنها میتوانیم مشارکت و بازخورد مورد نیاز را برای بهبود آنها دریافت کنیم و نمونههای جدیدتر را سریعتر و سادهتر طراحی کنیم.»
به هر ترتیب، این هدف نهایی اپنسورس است. درایور، تحلیلگر گارتنر میگوید: «بدترین حالت ممکن این است که یک پروژه با ظاهری اپنسورس بهوجود آید و بعد مشخص شود که این تنها یک ترفند بازاریابی بوده است. اگر محصولی تنها یک تولیدکننده یا یک منبع پشتیبانی داشته باشد، از ضعیفترین انواع محصولات اپنسورس خواهد بود.»
ابزارکهای اپنسورس خریدار دارند؟
تعجبآور نیست که این دستگاهها برای کاربرانی ساخته شده و مورد استقبال افرادی قرار گرفته است که اغلب عاشق فناوری هستند. Touch Book اغلب به این گروه از کاربران فروخته شده و به گفته تیسرانت تاکنون چندین هزار عدد از آن به فروش رفته است و اکنون شرکت قصد دارد آن را در بازارهای عمودی(بازاری که نیاز بخش خاصی از صنعت را تأمین میکند) به فروش رساند. تیسرانت میگوید، چون Touch Book کاملاً قابل سفارشیسازی است، میتواند به سادگی در تاکسیها یا اتومبیلهای پلیس نصب شود یا بهعنوان یک دستگاه قابلحمل همواره فعال در بیمارستانها برای انجام امور پزشکی به شبکه اختصاصی بیمارستان متصل شود.
از نمونههای دیگر میتوانیم به دوربین FrankenCamera اشاره کنیم. دوربین دیجیتالی بر پایه لینوکس که میتواند برای کنترل میزان نوردهی، فلاش، فوکوس و . . . برنامهریزی شود. این دوربین توسط تعدادی از فارغالتحصیلان دانشگاه استنفورد برای استفاده آکادمیک طراحی شده است.
اندرو آدامز، یکی از توسعهدهندگان اصلی این دوربین میگوید: «ما بهصورت خاص میخواهیم کار را برای دانشجویانی که میخواهند تحقیقاتی را در زمینه دوربینهای قابل برنامهریزی انجام دهند، یا دانشجویان دورههای علوم کامپیوتر که میخواهند دورههای برنامهنویسی بگذرانند، ساده کنیم. خود ما از فارغالتحصیلان دانشگاه هستیم و کل این پروژه نتیجه مشکل ما در برنامهریزی دوربینهای موجود برای انجام کارهای مورد نظر است.»
پروژه اپنسورس دیگری که با هدفگرفتن کاربران نهایی تعریف شد و متأسفانه نتوانست از موفقیت برخوردار شود، تلفنهوشمند Neo FreeRunner و پلتفرم لینوکسی آن Openmoko بود. این پروژه توسط شرکت Openmoko تعریف شد و سیستمعامل آن به همراه تمام نقشههای الکترونیکی داخلی و بدنههای آن برای استفاده سایرین و بهبودبخشیدن، بهصورت رایگان در دسترس بود
شرکت Openmoko در آوریل سال ۲۰۰۹ پشتیبانی از این پروژه را متوقف کرد. ویلیام لای، مدیر محصولات شرکت میگوید: «باگذشت زمان و پیشرفت فناوری، هزینه مورد نیاز برای رقابت با محصولاتی نظیر اپل، آندروئید و بلکبری خارج از توان ما بود و ما بهسرعت دریافتیم که فناوری سریعتر از توان ما در تولید محصول در زمانبندی مشخص پیشرفت میکند.» به هر ترتیب، پلتفرم Openmoko و تلفن FreeRunner هنوز توسط جامعهای از داوطلبان در حال توسعه است.
توزیع و آزمایش سختافزار مشکل است
درباره نرمافزار، تقریباً هر کسی میتواند یک کپی از برنامه اپنسورس را دانلود کرده و بلافاصله آن را امتحان کند. به همین صورت ارائه بازخورد و مشارکت در کدنویسی برای رفع مشکلات یا اضافه کردن قابلیتها بسیار ساده است. مدل اپنسورس در دنیای نرمافزار بر پایه همین روند ثابت توزیع و آزمایش به پیشرفت دست یافته است: «هراندازه شما نسخههای بیشتری از کد را در اختیار سایرین قرار دهید و هرچه سریعتر این کار را انجام دهید، توسعهدهندگان پروژه سریعتر به بازخوردهای مورد نیاز برای رفع اشکال یا بهینهسازی نرمافزار برای انتشار بعدی دست پیدا میکنند.» اما اعمال این مدل اپنسورس در دنیای سختافزار به این سادگی نیست. تولید کپیهای نمونه اولیه برای استفاده توسعهدهندگان جهت بررسی و ارزیابی ممکن است گران تمام شود، بنابراین، روند توسعه با سرعت زیادی طی نمیشود. تیسرانت این را هزینه آزمایش مینامد و میگوید: «زمانی که شما نخستین قطعه سختافزار دستساز را دریافت میکنید، میتوانید تا حدی در آن تغییر ایجاد کنید. اما برای طرح جدیدتان باید قطعه جدیدی سفارش دهید که این خود مستلزم صرف پول و زمان تا چندین هفته است.» برای رقابت جدی با مدل اختصاصی توسعه سختافزار، چارچوب زمانی تولید در کمتر از یک هفته ایدهآل خواهد بود. تیسرانت میافزاید: «هرچه سادهتر و سریعتر بتوانید آزمایش کنید، سریعتر و سادهتر یاد خواهید گرفت.» زمان بازگشت در این پروژهها را میتوان با استفاده از ماشینهای تولید و نمونهسازی سریع کاهش داد. بهعنوانمثال، بدنه دوربین Frankencamera از جنس اکریلیک برش داده شده با لیزر است. بنابراین، هرکسی که به یک دستگاه برش لیزری دسترسی داشته باشد، میتواند نقشههای بدنه دوربین را دریافت کرده و یک نمونه را برای خود تولید کند.
دستگاهی نظیر RepRap، یک پرینتر سه بعدی برای نمونه سازی سریع، میتواند نقش عمدهای در توسعه سختافزارهای اپنسورس داشته باشد. دستگاه RepRap خود نیز یک دستگاه اپنسورس است . در حالیکه پرینترهای سهبعدی تجاری موجود دستکم قیمتی معادل بیست هزار دلار دارند، طرح دستگاه RepRap برای کسانی که میخواهند یک نمونه آن را بسازند، به رایگان در دسترس است. توسعهدهندگان دستگاه، هزینه خرید مواد و مصالح مورد نیاز دستگاه را حدود ۴۸۰ دلار برآورد کردهاند. نکته دیگر اینکه دستگاه RepRap میتواند بسیاری از قطعات خودش را تولیدکند و سایر قطعات مورد نیاز آن با قیمت ارزان در دسترس است. بنابراین میتوانید به کمک دستگاه اول، چندین دستگاه دیگر بسازید.
آدامز میگوید: «هرکس با یک دستگاه RepRap یا دستگاه برش لیزری و مقداری سیم لحیم میتواند چیزی را برای خود تولید کند. طراحهای سختافزار اپنسورس در ترکیب با روشهای تولید سریع، دقیقاً به مضمون اصلی نرمافزار اپنسورس دست پیدا میکنند. اگر طرحها باز باشند، میتوانید آنها را برای برآوردهکردن نیازهایتان تغییردهید و این تغییرات را به رایگان با دیگران به اشتراک بگذارید.» اگرچه RepRap و سایر ماشینهای تولید سریع میتوانند روند ساخت نمونهها را تسریع کنند، اما یک راهحل تمامعیار نخواهند بود، زیرا قابلیت آنها تنها به ساخت بدنهها و پوسته بیرونی ابزارها محدود است. این دستگاهها را میتوان بهعنوانمثال، برای ساخت سریعتر نمونههایی از بدنه نتبوکها به کار برد، اما بیشتر قطعات الکترونیکی داخلی دستگاه را باید برای تولید به سایرشرکتها واگذار کرد. با این همه، بازکردن طرح یک دستگاه برای عموم (بهخصوص در مراحل اولیه طراحی) مشوق ایجاد جامعه کاربری خواهد بود که با پیشنهادها و مشارکت خود به بهبودیافتن طرح کمک میکنند. این خود میتواند به کاهش تعداد نمونههای اولیه موردنیاز کمک کند و درنتیجه باعث صرفهجویی در زمان و هزینه شود.
نبود فرهنگ اپنسورس در میان تولید کنندگان قطعات
اپنسورس بودن یک دستگاه لزوماً به این معنی نیست که تمام قطعات بهکار رفته در طرح شماتیک آن نیز اپنسورس هستند. در واقع دستگاه ممکن است از تعدادی قطعات اختصاصی نیز استفاده کند. هر دستگاه فناورانهای که به دست کاربران میرسد، از تعداد زیادی قطعات ریزتر ساخته شده است. اغلب سازندگان این قطعات سازوکار درونی قطعاتشان را فاش نمیکنند، مگر برای مشتریانی که در ازای آن پول پرداخت کنند و این خود برای کسانی که میخواهند به توسعه سختافزار اپنسورس بپردازند و قرار است که نقشههای طرح خود را برای عموم منتشر کنند، چالش بزرگی محسوب میشود. آدامز یکی از توسعهدهندگان پروژه Frankencamera میگوید: «در دنیای نرمافزار فرهنگی غنی وجود دارد که اجزای اصلی ساختوساز اپنسورس نظیر کامپایلرها، ویرایشگرها، کتابخانههای پشتیبان و سیستمعامل را تأمین میکند. متأسفانه، بهطورکلی تولید تراشه تجارتی گرانقیمت است و در نتیجه جای زیادی برای به اشتراکگذاری نوعدوستانه منابع، که انگیزه اصلی بسیاری از مشارکتکنندگان در پروژههای اپنسورس است، باقی نخواهد ماند. در دنیای سختافزار انعقاد قراردادهای عدم افشای اطلاعات حتی برای دیدن نحوه استفاده از قطعاتی نظیر یک حسگر تصویر کاملاً رایج و طبیعی است.» اگرچه آدامز و سایر توسعه دهندگان Frankencamera در شرکتهایی که برای دریافت اطلاعات جهت کمک به ساخت دوربین دیجیتالشان مراجعه کرده بودند، با تردید و مقاومت روبهرو شدند، درنهایت توانستند بهواسطه اپنسورسبودن پروژهشان کمکها و مشارکتهایی را جمعآوری کنند (اغلب قطعات الکترونیک Frankencamera قطعاتی معمول و ساده هستند که هرکسی میتواند آنها را خریداری کند. تعداد کمی از قطعات نظیر مدارهای تأمین نیرو بهصورت خاص توسط گروه توسعهدهنده پروژه طراحی شدهاند). آدامز میگوید: «شرکتهایی که تأمین اطلاعات یا قطعات از آنها دشوارتر است، معمولاً اهمیتی نمیدهند که محصولی اپنسورس طراحی میکنید یا یک محصول تجاری؛ آنها در هر حالت محتاط برخورد میکنند. اما شرکتهایی که مایل به همکاری هستند، درصورت اپنسورسبودن پروژه تمایل بیشتری از خود نشان میدهند. آنها میدانند که خودشان نیز در هر حالت از نتیجه پروژه بهرهمند میشوند.»
مسئله مالکیت معنوی
سؤال اساسی که درباره سختافزار اپنسورس وجود دارد، مسئله قانونی مالکیت معنوی است. مسئله این است که چه کسی مالک چه چیزی، اعم از کل دستگاه یا قطعات ریز داخلی آن ، است؟ این مسئله بهخصوص زمانی شدیدتر میشود که تعداد مشارکتکنندگان در پروژه زیاد باشد. برندان اسکات، وکیل متخصص امور IT که سایت Open Source Law را مدیریت میکند، توصیه کرده، سازندگان و توسعهدهندگان اصلی چنین پروژههایی حتماً این مسئله را پیش از شروع پروژه مطرح کنند. درباره نحوه حل این مسئله، او معتقد است، راهحل یکسانی که در تمام موارد مفید باشد، وجود ندارد. او میگوید: «در بعضی موارد بهتر است که افراد حق مالکیت معنوی خود را نسبت به آنچه به پروژه اهدا میکنند، حفظ کنند. در برخی موارد دیگر بهتر است آن را به یک نهاد حقوقی واگذار کنند. نکته اصلی درباره حق مالکیت معنوی این است که پیش از شروع پروژه یا حداقل همزمان با شروع آن به این مسئله توجه کنید، نه پس از پایان پروژه. اگر شما تکلیف این موضوع را روشن نکنید، ممکن است پس از مدتی متوجه شوید که راهحل مسئله حتی شاید بهصورتی ناخوشایند به شما تحمیل شده است.» احتمالاً مایکل آرینگتون، بنیانگذار و یکی از نویسندگان وبلاگ Tech Crunch این نظر را تأیید خواهد کرد. او در جولای ۲۰۰۸ اعلام کرد، قصد دارد یک کامپیوتر لوحی ارزانقیمت برای کار با اینترنت بسازد. دستگاهی که بعدها CrunchPad نام گرفت. همانگونه که در آگهی معرفی دستگاه نوشت، با اینکه فرآیند توسعه سختافزار دستگاه کاملاً اپنسورس نبود؛ آرینگتون قصدداشت این وسیله را طراحی کند، چند نمونه از آن را بسازد و سپس مشخصات آن را برای تمام کسانی که توانایی ساخت آن را دارند، بهصورت اپنسورس منتشر کند.
با مشارکت Tech Crunch و شرکت سنگاپوری Fusion Garage برای توسعه و ساخت CrunchPad، پــروژه شروعی امیدوارکننده داشت. اما در اواخر سال ۲۰۰۹ زمانی که شرکت Fusion Garage اعلام کرد، قصد دارد CrunchPad را بدون مشارکت TechCrunch تولیدکرده و به فروش برساند، این قرارداد مشارکت نیز فسخ شد. چاندرا راتاکریشنا، مدیر عامل Fusion Garage عنوان کرد، شرکتش انحصاراً مالکیت معنوی دستگاه را در اختیار دارد، در حالیکه آرینگتون معتقد بود، هر دو شرکت در مالکیت معنوی دستگاه سهیم هستند. شرکت Fusion Garage قصد دارد دستگاه را با نام JooJoo به فروش برساند و Tech Crunch شکایتی را علیه این شرکت مطرح کرده است. در زمان نوشتن این مطلب Fusion Garage در حال دریافت سفارشهای پیش فروش این دستگاه است که ظرف هشت تا ده هفته آینده تحویل داده خواهند شد. آدامز در پاسخ به این سؤال که او و دوستانش در پروژه Frankencamera برای محافظت از ماحصل کار دشواری که انجام دادهاند، چه اقدامها یا مشاوره حقوقی انجام دادهاند، چنین میگوید: «در این زمینه وقتی که پای پول در میان نباشد، زندگی بسیار سادهتر خواهد شد. چون ما تمام فعالیت خود را به عنوان دانشجویان دانشگاه استنفورد انجام میدهیم، زمانی که کسی بخواهد اقدامی شرورانه انجام دهد، راههای فرار قانونی زیادی در اختیار خواهیم داشت. اگرچه آنچه ما تاکنون از کل جامعه دریافت کردهایم توجه، تشویق و پیشنهاد کمک بوده است.»
بهکارگیری مجوزهای فعلی اپنسورس در حوزه سختافزار
مسئله قانونی دیگر این است که آیا مجوزهای فعلی اپنسورس را دستکم بهصورتی قابلقبول میتوان به سختافزار اعمال کرد یا خیر؟ اغلب این مجوزها با پیشزمینه نرمافزار نوشته شدهاند و این مطلب کاملاً در نوشتار این مجوزها هم قابل مشاهده است. بهعنوانمثال، مجوز پرکاربرد Gnu/GPL بهصورت مستقیم به «برنامه» اشاره میکند.
برندان اسکات مدیر سایت Open Source Law ادعا میکند، میتوان مجوزهای اپنسورس موجود را با کمی اغماض و بدون تغییر درباره سختافزار به کار برد. او میگوید: «چندان دور از ذهن نیست که نقشههای سختافزار و فهرست قطعات موردنیاز را بهعنوان برنامه یا سورسی در نظر بگیریم که شیء براساس آن کامپایل یا اسمبل میشود.» او میافزاید: «چشمانداز حقمالکیت معنوی سختافزار با نرمافزار بسیار متفاوت است. حق نشر یا Copyright به کپیهای نرمافزار اعمال میشود، اما اغلب بهصورت مستقیم قابل اعمال به سختافزار نیست، بهخصوص درباره قطعاتی که فرم آنها عملکرد خاصی را ایجاد میکند. اگرچه کپیکردن یک قطعه سختافزاری میتواند باعث نقض حقنشر نقشهها و طرحهایی شود که سختافزار از روی آن ساخته میشود.» اسکات پیشبینی میکند، باگذشت زمان مجوزها برای حل مشکلاتی که سختافزار تولیدشده بهصورت اپنسورس با آن روبهرو است، اصلاح شده و تغییر میکنند. به عنوان مثال، مجوز سختافزار باز TAPR، بهطور خاص برای پروژههای سختافزاری طراحی شده است و پروژه Arduino، یک پلتفرم الکترونیکی اپنسورس که مشتمل بر اجزای سختافزاری و نرمافزاری است، برای طراحی سختافزارش از مجوزی استفاده میکند که با مجوز مورد استفاده برای فرمویر آن (فرمویر یک نرمافزار کاربردی است که روی سختافزار اجرا میشود) متفاوت است.
الکساندر تیسرانت از شرکت Always Innovative تأیید میکند شرکتهای سختافزاری که در مسیر اپنسورس حرکت میکنند، میزان سوددهی کمتری خواهند داشت، اما او معتقد است، این شرکتها میتوانند از مزایای کاهش هزینههای تحقیق و توسعه و همچنین چرخههای تولید کوتاهتر بهرهمند شوند. اگرچه شرکت Openmoko دیگر از تلفن FreeRunner و پلتفرم تلفن هوشمند Openmoko پشتیبانی نمیکند، اما ویلیام لای میگوید، این شرکت هنوز اپنسورس را کنار نگذاشته است. او میافزاید: «در سال گذشته Openmoko به عنوان یک شرکت تلاش کرده تا اپنسورس را در معرض دید و تمایل همگانی قرار دهد. ما میخواهیم به طراحی محصولاتی بر اساس اجزای اپنسورس ادامه دهیم.» بهعنوان نمونهای از این محصولات میتوان به WikiReader با قیمت ۹۹ دلار اشارهکرد که یک کتابخوان جیبی است و محتویات ویکیپدیا از پیش روی آن کپی شده است .
تا جاییکه به توسعهدهندگان Frankencamera مربوط میشود، آنها هیچ برنامه تجاری در ذهن ندارند، زیرا هدف پروژه آنها تولید و فروش یک محصول نهایی نیست. هدف پروژه این است که طرحهای شماتیک این دوربین را به دست دانشجویان سایر مؤسسات آموزشی و پژوهشی برساند تا آنها بتوانند با کمترین هزینه یک نمونه را برای خود تولیدکرده و از آن برای دورههای درسی یا پژوهشی خود استفاده کنند. در عوض به گفته آدامز آنها امیدوارند که پروژهشان بتواند «تولیدکنندگان دوربین را قانع کند که فراهمکردن امکان برنامهنویسی دوربین برای کاربر نهایی واقعاً ارزشی افزوده محسوب میشود و باعث میشود مردم تمایل بیشتری به محصولات آنها پیدا کنند، زیرا جامعهای از توسعهدهندگان مشتاق بهطور مداوم امکاناتی را به این سیستم اضافه میکنند.» او میافزاید: «گوشی آیفون بدون فروشگاه اینترنتی AppStore چقدر میتوانست موفق باشد؟ حال چرا شما نتوانید برای دوربین خود برنامه دانلود کنید یا بنویسید؟ هدف شخصی همه ما انجام تحقیقات جالبتوجه و فراهمکردن ابزاری برای سایرین است تا آنها نیز بتوانند به انجام این تحقیقات بپردازند. هدف ما کسب درآمد نیست.»
فروش ابزارهای اپنسورس به مشتریانی فراتر از خورههای فناوری
جف اور، تحلیلگر فناوری در مؤسسه تحقیقات ABI معتقد است، برای اینکه یک پروژه سختافزاری اپنسورس بتواند در بازار و در برابر محصولات بسته و تجاری پیروز شود، هنوز به نوعی مالکیت شخصی یا یک نهاد نیاز دارد تا نیروی کار موردنیاز را برای تولید و توزیع محصول تأمین کند. زمانی که کسی این محصول را تهیه میکند، پشتیبانی آن چگونه خواهد بود؟ آیا در صورت بروز مشکل، خدمات یا گارانتی وجود خواهد داشت؟
او نیز بهصورت کاملاً مشخص درباره قابلیتهای اپنسورس در مرحله تحقیق و توسعه ابزارها خوش بین است. او چنین میگوید: «آیا مدل اپنسورس میتواند با روند تحقیق و توسعه تجاری رقابت کند؟ من معتقدم که میتواند. چون شما منبع عظیمتری از دانش را بهوجود خواهید آورد که هر شخص یا سازمانی میتواند از آن اطلاعات کسب کند و بیاموزد.» اما آیا یک ابزار اپنسورس هیچ گاه میتواند همانند فایرفاکس یا اوبونتو رشد کند و به نامی آشنا در بین تمام کاربران عادی ابزارها تبدیل شود؟ مارک درایور از گارتنر پیشبینی میکند، ابزارهای اپنسورس بسیار عمومیتر خواهند شد، اما مطمئن نیستم که بتوانیم محصولی را ببینیم که مورد پسند عده کثیری از استفاده کنندگان واقع شود و بتواند با محصولات انحصاری
رقابت کند.
او میگوید: «آیا همان انقلابی را که در زمینه نرمافزار شاهد بودیم، درباره این دستگاهها هم مشاهده خواهیم کرد؟ به نظر میرسد اتفاقی است که احتمال وقوع آن حداقل در آینده نزدیک وجود نخواهد داشت.»
نوشته سخت افزار اپن سورس اولین بار در مرجع اپن سورس ، گنو/لینوکس پدیدار شد.