به نام زیبای مطلق
از روزی مینویسم که برای اولین بار خواستم برم لاگ تهران . آخرین باری بود که در دانشگاه شریف قرار بود لاگ تهران برگزار بشه اما نشد یعنی راه ندادنمون . از اون روز و دوستانی که دم در دیدم فقط اشکان قاسمی رو بعدها دوباره دیدم (در لاگ تهران) .
مدتها از لاگ تهران خبری نبود و من برای یاد گرفتن و حل مشکلاتم با نرمافزار آزاد از انجمن دبیان و انجمن تکنوتاکس کمک میگرفتم . انجمن تکنوتاکس رو میخوندم (همونجا بود که با کاربری به نام فلانی آشنا شدم و ترجمههاش رو از مقالات استالمن خوندم) اما در انجمن اوبونتو سوال هم میپرسیدم .
میپرسید چرا؟ خوب چون مدیران اوبونتو خیلی فضای بهتری برای کاربران تازهکار فراهم کرده بودن و کاربران راحت سوال میپرسیدن . اونجا بود که واقعا معنی جامعهی کاربران و قدرتش رو درک کردم .
اما بنا به دلایلی که الان دیگه همه میدونن فعالیتم در اوبونتو کم شد و به انجمن دبیان مهاجرت کردم . اونجا کاربران خیلی به هم اهمیت میدن (تا امروز) و اولویت احترام به کاربر است نه علم یا شهرت .
برگردم سر لاگ تهران . نمیدونم چقدر ولی فکر کنم ۲ سالی لاگ نداشتیم (حداقل کاربران عادی نداشتند) البته بعضی از افراد قدیمی لاگ دور هم جمع میشدن اما فکر نکنم بشه به اون لاگ گفت . در این بین جشن انتشار پارسیکس ۳ در کافه پراگ برگزار شد و من هم رفتم . اونجا با یکی دو نفر از بچههای لاگ قدیم خیلی صحبت کردم و گفتم که چرا تلاشی برای گسترش نرمافزار آزاد انجام نمیدن و سعی در جمع کردن جامعهی کاربران نمیکنن اما اونها ناامیدتر (شاید هم خستهتر) از اونی بودن که بخوان کاری انجام بدن و حرف من رو هم قبول نکردند .
اون روز اولین روزی بود که من رسما اعلام کردم که میخوام تا ارزش نرمافزار آزاد و در اصل دانش آزاد رو تا جایی که میتونم در بین همهی مردم گسترش بدم . با هزار مشکل مکانی فراهم شد تا دیگر، کاربران نرمافزار آزاد در خیابان و پارک جلسات خود را برگزار نکنند اما هدف من این نبوده و نیست . یکی از پلههای رشد و گسترش نرمافزار آزاد داشتن مکان ثابت است اما مهمتر از همه روش پیشبرد فرهنگ دانش آزاد در جامعه است .
کمی در مورد FSUG :
در سایت GNU.org داشتم میگشتم که اتفاقی به قسمت جامعهی کاربران وارد شدم و شروع کردم به خواندن اسم و کشور گروهها . اون اولین بار بود که من با اسم FSUG برخورد میکردم و میدیدم که مردم سایر نقاط دنیا چقدر در درک فرهنگ نرمافزار آزاد از ما جلوتر هستند . من هم که کلا استفاده از نام لینوکس رو بجای سیتمعامل آزاد اشتباه میدونستم و همچنین عبارت LUG رو .
این شد که اسم گروه شد FSUG
هدف گروه شد جمع کردن افرادی که قدرت دانش آزاد را درک کردهاند
برای رسیدن به دانش آزاد در همهی زمینهها .
نکتهی خیلی مهم:
در همین هنگام هم کاربران دیگری در شهرهای دیگر در فکر راهاندازی FSUG بودند و این اتفاقات با یکدیگر همزمان شد .
سوال : مگر میشود ۲ گروه که ادعای جمع کردن کاربران دانش آزاد را دارند ، از هم جدا باشند؟ برای همین ما تصمیم گرفتیم تا به گروهی که از ما زودتر سایت خود را راهاندازی کرد ملحق شویم و با کمک یکدیگر در این مسیر به جلو بریم .
مشکل از نظر من :
کاربرانی فکر میکنند که این گروه نیز یکی دیگر از گروههایی است که همینجوری باید بیاییند و درش عضو شوند و در نهایت مدال افتخار بگیرند که زودتر عضو شدهاند .
نه . کاربران این گروه قرار است تا از وقت ، هزینه و راحتی خود تا جایی که میتوانند ، برای گسترش آنچه به آن ایمان دارند چشمپوشی کنند ، تا شاید فقط شاید فردایی بهتر از امروز نصیبشان شود.
اگر خدا بخواهد خواهد شد