اینم یه تجربه پراکنده دیگه!
من سالهاست که به لینوکس مهاجرت کردم و روی سیستم اصلیم تنهای یک لینوکس دارم. اما بخاطر موارد متعددی همیشه مجبور بودم یه ماشین مجازی ویندوزی داشته باشم. مهمترین استفاده این ماشین مجازی اجرای office هست. امیدوارم بهم پیشنهاد نکنید که از wine یا play on linux و یا چیزای دیگه برای اجرای office استفاده کنم یا حتی بگید برم سراغ latex به این دلیل که از نظر من نگهداری windows emulator ها سخته و این سیستم ها معمولا یه باگهایی دارن که کار به مشکل بر میخوره، همچنین استفاده از latex امکان collaboration یا همون همکاری روی مستندات رو از بین میبره. از liberoffice هم بخاطر به هم ریختگی متون در نسخههای مختلف نمیشه استفاده کرد و اگه تا بحال در دنیای واقعی با آدمهای مختلف و متفاوت کار کرده باشید میدونید که حاضر نیستن office رو رها کنن.
همچنین واسه موارد خاص نیاز داشتم که، از مجازی سازی استفاده کنم که امکان اتصال usb به ماشین مجازی رو داشته باشه. به همین خاطر اولین انتخاب من همیشه virtualBox بود. virtualBox مجازی ساز بسیار با کیفیت وخوبیه اما مشکل اساسیش اینه که ما رو تحریم کرده. یعنی نصب کردن و اجراش کار هر کس نیست و معمولا نیاز به جنگولک بازیهای بسیاری داره و این از نظر من یعنی سختی نگهداری. من از kvm هم برای حالتهایی که نیاز به اتصال سخت افزار خاصی ندارن استفاده میکردم اما به علت اینکه virtaulbox همه نیازهای من رو پوشش میداده کم کم دیگه از kvm استفاده نکردم.
تا اینکه چند شب قبل به ذهنم رسید که دوباره یه سری به kvm بزنم اما این دفعه در کمال ناباوری دیدم که اوضاع خیلی بهتر شده. با تشکر از یه پروژه به اسم spice کلی از مشکلات من حل شده. اول اینکه کارت گرافیکی خاصی نصب میشه و اون کارت امکان تغییر اندازه اتوماتیک رزولوشن صفحه با سایز ویندوزی که اون رو نشون میده، رو فراهم میکنه. دوم اینکه یه چیزی به اسم usb redirector اضافه شده که همون حرکتی که من دوست داشتم یعنی اتصال یه usb رو هم انجام میده نکته قابل توجه هم اینه که virtualbox از usb3 پشتیبانی نمیکنه اما اینجا پشتیبانی انجام میشه. هنوز نتونستم اون ویژگی virtualbox که باهاش یک فولدر رو بین ماشینها به اشتراک میگذاره راه بندازم اما به نظرم همینها کافی که دردسر نصب virtualbox رو بیخیال بشم و برم کاملا سراغ kvm.
همین!