منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

جامعه آزاد

جامعه‌ی امروز و جامعه‌ی ایده‌آل را بررسی می‌کنیم البته از دیدگاه خودمان. هر شخصی که فکر می‌کند جامعه‌ی امروز اینچنین نیست، می‌تواند دلایل خود را عنوان کند و اگر منطقی بود ما می‌پذیریم

جامعه‌ی A: جامعه‌ی امروزی با قوانین انحصار فکری(پتنت) و کپی رایت و تفکری غالب بر اکثریت مردم

جامعه‌ی B: جامعه‌ی دانش آزاد

نکته: جامعه‌ی دانش آزاد یعنی هر جامعه‌ای با هر تفکری. ما فقط از دید آزاد بودن دسترسی به دانش و اثرات آن بحث خواهیم کرد.

منابع مالی:

شهر A یک سیستم فرهنگی انحصاری دارد که در آن ناشران حقوق مولفان را خریداری می‌کنند و شرایط گسترش آثار آنان را فراهم می‌کنند مانند تولید و تکثیر آثار آن‌ها با قفل‌های مخصوص برای جلوگیری از کپی‌برداری و پرداخت هزینه‌های شکایات حقوقی نقض حقوق مالکیت فکری، تبلیغات برای معرفی آثار مولفان به جامعه، سیستم ‌پخش و فروش محصولات و پرداخت هزینه‌ی تولید و امرار معاش مؤلف.

شهر B یک سیستم فرهنگی آزاد دارد که در آن مؤلف باید هزینه‌ی زندگی و تولید آثار خود را خودش فراهم کند اما هزینه‌ی تبلیغات ندارد، هزینه‌ی تکثیر و تولید ندارد و سیستم پخش و فروش هم ندارد.

در شهر A مؤلف مستقل باید هزینه‌ی تحصیل، زندگی، تبلیغات، تکثیر و تولید، پخش و فروش را خود به عهده بگیرد.

در شهر B مؤلف باید هزینه‌ی تولید و زندگی خود را به عهده بگیرد.

بازگشت سرمایه:

در شهر A هزینه‌های صرف شده قبل از استفاده‌ی جامعه گرفته می‌شود و ناشر مسئولیتی نسبت به محتوای آثار و رضایت جامعه بعد از فروش ندارد که این باعث بساز و بندازهای زیاد و از دست رفتن محتوای آثار فرهنگی می‌شود. ذکر این نکته هم لازم است که هیچ وقت یک ناشر به اندازه‌ی مؤلف برای محتوای اثر ارزش قائل نیست. بیشتر درآمد حاصله اکثراً به ناشر می‌رسد و مؤلف یا مبلغ ثابتی را در ابتدا دریافت می‌کند یا درصد ناچیزی از سود را دریافت می‌کند البته شرایط نادری هم وجود دارد که به علت شناخته بودن مؤلف و مقبولیت آثار قبلی این مبالغ دریافتی بالاتر است اما همیشه مولفان جدید شرایط ناعادلانه‌ی ناشرها را قبول می‌کنند. لازم به ذکر است که سود ناشران در قانع کردن استعدادهای ناشناخته به لزوم اجرای این شرایط است چون هزینه‌ی کم و سود سرشاری را برای آنان به همراه میآورد. برای بررسی بیشتر این مطلب بهتر است به سراغ مولفان جامعه‌ی خود بروید نه ناشرات و تجار.

در سوی دیگر در شهر B مؤلف بعد از استفاده‌ی جامعه هزینه‌ی خود را دریافت می‌کند پس مسلم است که در قبال محتوای اثر و رضایت جامعه مسئول است البته به صورت اجباری چون در صورت پایین بودن ارزش محتوایی اثر و راضی نبودن جامعه نمی‌تواند هزینه‌ی زیادی را بدست آورد. زنده ماندن فرهنگی مؤلف به مقبولیت در نظر جامه و رضایت جامعه بستگی دارد. از سوی دیگر چون تمام اختیار اثر در دست مؤلف است مسلم راضی به تولید اثری بی‌محتوا نمی‌شود. تمام درآمد به مؤلف می‌رسد و جامعه هزینه‌ی بسیار کمتری برای استفاده می‌پردازد چون بسیاری از هزینه‌های زائد از چرخه تولید حذف شده است و همچنین استفاده از آثار نیز به شدت افزایش میآبد. در این میان افراد بسیاری که توان مالی استفاده از آثار را ندارند نیز می‌توانند از این محصولات استفاده کنند و افزایش فرهنگ عمومی را برای جامعه به ارمغان می‌آورد.

مقبولیت:

در شهر B استفاده از آثار هنرمندان، آنان را بیشتر از قبل معرفی می‌کند و چون بعد از استفاده‌ جامعه از اثر خود شناخته می‌شوند این مقبولیت ساختگی و بر اثر تبلیغات پوچ نیست.

در شهر A چون قبل از استفاده باید هزینه پرداخت کرد مسلماً نمی‌توان از آثار همه‌ی مولفین استفاده کرد و باید به تبلیغات پوچ که هدفی جز کسب درآمد ندارد، دلخوش بود.

عدالت:

در شهر A چون توان مالی مولفین با ناشران برابر نیست، هر مولفی که بدون پشتوانه‌ی ناشران بخواهد آزادی خود را حفظ کند محکوم به شکست است و این یک واقعیت تلخ است.

در شهر B به دلیل شرایط برابر برای همه‌ی مولفین، آثار است که بررسی می‌شود و به مؤلف ارزش می‌بخشد.

قضاوت:

در شهر A قاضی ناشرانند که مؤلف را با استعداد می‌خوانند و شرایط را برای پیشرفتش فراهم می‌کنند

در شهر B این مردمند که قاضی‌اند و هر مولفی می‌تواند به دادگاه مردم برود و اگر با استعداد شناخته شد در پیشرفت جامعه‌ی خود شریک شود

یکی از بزرگترین مشکلات برای افزایش سطح فرهنگی جامعه افراد کم درآمد و کم‌سواد جامعه هستند زیرا در روش فعلی هم تحصیل علم محدود و هزینه‌بر است و هم استفاده از علم و فرهنگ هزینه‌بر است.

ماندگاری:

در شهر A تا وقتی مؤلف زنده می‌ماند که ناشر از او و همکاری با او راضی باشد

در شهر B مؤلف تا وقتی که جامعه از او حمایت کند زنده خواهد ماند.

اختیار:

در شهر A اختیار محتوای فرهنگی آثار مولفین را ناشران تعیین می‌کنند و این بسیار خطرناک است.

در شهر B اختیار محتوای آثار مولفین در ابتدا به عهده‌ی مولفین و در اصل به عهده‌ی جامعه است.

آموزش:

در شهر B آموزش آنچه می‌دانیم نه تنها چیزی از ما کم نمی‌کند بلکه به حامیان ما نیز اضافه می‌کند.

در شهر A آموزش روش تولید جز اضافه کردن شریکی برای کم کردن سود حاصل دیگری ندارد به همین دلیل اغلب آموزش‌ها برای جایگزین کردن نیروی فرسوده با نیروی جدید است.

هدف نهایی:

در شهر A در بهترین حالت (که مسلماً وجود ندارد) بهبود اثر وابسته به ناشر است و سرنوشت یک جامعه به ناشران و واسطه‌ها بستگی دارد که اولویت اول آن‌ها بازگشت سرمایه است.

در شهر B آثار تولید شده باید با خواست جامعه یکسان باشد و هزینه‌ی تولید نیز به حداقل خواهد رسید.

راه‌های رسیدن:

راه فراهم کردن شرایط برای رسیدن به شرایط اجتماعی شهر A برقراری قوانین محدود کننده، اجرای مجازات‌ و تبلیغات گستره برای قبولاندن تفکر مالکیت فکری به جامعه است.

راه فراهم کردن شرایط برای رسیدن به شهر B آشنا کردن مردم با روش درست حمایت کردن از آن چیزی است که دوست دارند.

منبع  :fsug   



برچسب ها : , , , , , , ,