یادش بخیر، چندین ماه پیش، یک حماقتی کردیم و کل روزمون رو به باد فنا دادیم! اون موقع می‌خواستم وردپرس بلاگم رو آپگرید کنم که ترکیبش با اینترنت ملی شد همون افتضاحی که دربارش نوشتم!
از اونجایی که حماقت شاخ و دم نداره و من طبق قانون نانوشته‌ی “چندین ماه یکبار”، دوباره بعد از چندین ماه، حماقتی مشابه رو تکرار کردم که فرقش با اون یکی حماقت اینه که هنوز گندی که زدم درست نشده!

کرنل من، کرنل دیفالت اوبونتو ۱۱.۰۴ بود که دقیقا یادم نیست چی بود، فک کنم به ۳ نمی‌رسید. آره. به ۳ نمی‌رسید. خبر منتشر شدن کرنل rc3 3.4 رو که شنیدم و changelog هاشو خوندم، قانع شدم که اگه من الان کرنلم رو آپگرید کنم، هم دنیام تضمینه و هم آخرتم.
خلاصه اینطوریا شد که یه شب ۳ تا پکیج مورد نیاز رو دانلود کردیم و کرنل رو آپدیت کردیم که فقط یک ریست می‌خواست که محولش کردیم به روز بعد!
وسط آپگرید کرنل، به یه سری ارور مرتبط با ماژول‌های کرنل برخوردم که به شخصه لرزه به اندام انداخت و حدس می‌زدم که یه خبرایی هست!

فرداش کامپیوترم رو روشن کردم و خیلی خوب سریع وارد اوبونتو شدم. با تعجب می‌بینم که محیط، محیط gnome2 هستش نه محیط gnome3 و با توجه به ناپدید شدن پشت سر هم موس و پراسس بالای متاسیتی و gnome ، متوجه شدم که این دوستمون در اصل gnome3 بوده منتها نتونسته initialize بشه و درست ران بشه! اینجاس که حدس می‌زنم یک طوفان در راهه.

خب وایرلسم رو روشن می‌کنم که مطمئنم شم مشکلی نداره. من خیلی به وایرلس و اینترتم وابستگی روحی دارم! چند مین می‌گذره و می‌بینم که هیچ کانکشنی رو پیدا نمی‌کنه! یه لرزه از بدم میاد می‌ره.

خب من اولویت اولم تو زندگیم در اون لحظه، درست کردن وایرلسم بود! میرم به قسمت hardware drivers و می‌بینم که بعله! درایورها نصب نیست و می‌فهمم که عجب جهالتی کردم که حواسم نبود که وقتی کرنل تغییر می‌کنه، درایورها هم طبعا باید تغییر کنند.
یه مقدار خیالم راحت می‌شه که می‌دونم مشکل چیه و تصمیم می‌گیرم که از طریق سیم lan به مودم وایمکس وصل شم. یه لحظه. وایمکس؟ ای وای! من که شارژشو ندادم! چون می‌خوام مبین‌نت بگیرم. الان در حالت تعلیقه! می‌شینم رو زمین. با ناامیدی کامل و به فکر فرو می‌رم و در همین حال به خودم فحش می‌دم.

خب ما یه وایرلس رایگان نزدیک خونمون داریم و من تصمیم می‌گیرم که با لپتاپ پدرم به اون وصل شم، پکیج‌های مربوط به درایورها رو دستی دانلود کنم و نصب کنم. اینکارو می‌کنم و source درایور مثل broadcom sta 802.11 رو دانلود می‌کنم و میارمش رو اوبونتو که از رو سورس نصبش کنم.
makeش می‌کنم و با ارورهای مرتبط با کتاب‌خانه‌هایی نظیر system.h مواجه می‌شم و می‌فهمم که system.h رو نتونسته پیدا کنه. محل system.h رو پیدا می‌کنم و داخل سورس درایور تغییرات لازمه رو می‌دم و خدا رو شکر system.h رو پیدا می‌کنه. makeش می‌کنم و با مقادیر زیادی ارور مواجه می‌شم! دیگه حتی ارور‌ها رو نخوندم! چون کلا بی‌خیال نصب شدم!

با خودم می‌گم اگه می‌شد اینترنت ویندوز پدرم رو با اوبونتو share می‌کردم عجب چیزی می‌شد! یکی دو سالی می‌شد که می‌خواستم همچین چیزی رو یاد بگیرم ولی تنبلی می‌کردم. داخل گوگل قدم می‌زنم و بالاخره با سیستم ICS یا Internet Connection Sharing آشنا می‌شم. سیستم جالبی بود. خلاصه موفق شدم که اینترنت ویندوز رو با اوبونتو share کنم. خب می‌رم داخل hardware driver که درایور وایرلس رو از اونجا نصب کنم. خیلی خوشحال و خندون بودم که با ارور زیر مواجه شدم :

با خوندن لاگ‌های داخل اون فایله و سرچ داخل گوگل متوجه می‌شم که اینا مشکلات بعد از آپگرید کرنله! خلاصه کلا بیخیال همه چی شدم و تصمیم گرفتم که یک اوبونتوی جدید نصب کنم!

الان هم رفتم وایمکس دزد رو شارژ کردم و از تعلیق دراومد و در حال حاضر با کابل lan بهش وصل شدم که بدون اینترنت نمونم! به زودی هم اوبونتو رو عوض می‌کنم.
تا من باشم از این غلطا نکنم. هر کی خربزه می‌خوره باید پای لرزشم بشینه.

پ.ن : الان ورژن جدید وردپرس اومده، بعد من پشت دستم رو همین الان گاز گرفتم که آپگرید نکنم!