چند روز پیش که تهران بودم کارم به میدان انقلاب افتاد.میدان انقلاب یکی از بزگترین مراکز فروش کتاب در ایران است و من هم به دلیل علاقهای که به کتاب دارم ارادت خاصی نسبت به آنجا دارم.به شکل اتفاقی چشمم به کتاب میرا افتاد که تنها چیزی که دربارهاش میدانستم این بود که یک داستان پادآرمانشهری است یعنی دقیقاً چیزی که من دوست دارم
کتاب میرا اثر کریستوفر فرانک با نام اصلی Mortelle به معنی کشنده یک رمان فرانسوی است که در دنیایی بسیار تاریک اتفاق میافتد.در ابتدا، این کتاب انسان را به یاد ۱۹۸۴ جورج ارول و یا دنیای قشنگ نو از هاکسلی میاندازد.
رمان میرا از زبان راوی که ما نامش را نمیدانیم روایت میشود و تأکید اصلی آن بر وارونگی ارزشها است.بسیار شدیدتر از دو رمان بالا که نام برده شدند.نویسنده فضاهارا به دقت تمام بیان کرده و انسال کاملاً میتواند خود را در شرایط تصور کند.این یکی از دلایلی است که این رمان تأثیر منفی بسیاری روی افرادی میگذارد که از روح لطیفی برخوردارند.دنیایی که تصور شده دنیایی است که خانهها تماماً شیشهای هستند، در دشتی از بتون که با قیر پوشیده شده.
در ابتدا بیشترین شباهت به داستان ۱۹۸۴ حس میشود ولی با پیش رفتن داستان از ۱۹۸۴ دور میشویم و به دنیای قشنگ نو نزدیکتر میشویم.در ۱۹۸۴ تأکید بر خفقان است.جایی که همه چیز زیر نظر است.ولی با این حال خیلیها میدانند که شرایط فعلی نادرست است ولی کاری از دستشان بر نمیآید و اندک افرادی هم که اعتراض میکنند برچیده میشوند.
ولی در دنیای قشنگ نو همه احساس رضایت دارند.انسان ها به صورت مصنوعی تولید میشوند تا از ابتدا برای کاری که قرار است انجام دهند پرورش پیدا کنند.از همان ابتدا به همه یاد میدهند که کتاب نخوانند.پس هیچ دلیلی برای ناراحتی وجود نخواهد داشت!
میرا هم دقیقاً به همین سمت در حرکت است.فردی که چون مثل بقیه ابلهانه فکر نمیکند حس میکند که بیمار است و شروع به نوشتن کرده و تمام داستان تشکیل شده از یادداشتهای این فرد است.
شاید اگر احساسات لطیفی ندارید و به این سبک داستانها علاقهمند هستید میرا یک انتخاب صحیح باشد.