منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

فلسفه یونیکس و systemd!

انگیزه اصلی نوشتن من، ادعای مشهوریه که در مورد systemd میشه اونم این که
systemd بده چون با فلسفه یونیکس سازگار نیست. گاهی هم این موضوع به
صورت‌های دیگه‌ای بیان میشه مثل این که systemd بزرگه یا این که تو هر
موضوعی دخالت کرده و … که همه تقریبا دارن … ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

از زنجان تا اصفهان…

سلام!
خیلی وقته اینجا رو به‌روز نکردم. بالاخره گفتم یه تکونی به اینجا بدم! جاتون خالی تو این مدت که خب درگیر سربازی هستم. و همچنین کار! فعلا هم که فکر ادامه تحصیل نیستم.

چند وقت پیش رفتیم زنجان، برای شرکت توی zconf یا همایش نرم‌افزارهای آزاد/متن‌باز. به طور کلی هم میشه گفت خوش گذشت! فقط به صورت ناجوانمردانه‌ای اولین ارائه ارائه‌ی من بود P: خدا رو شکر این بار استثنائا ارائه رو زودتر آماده کرده بودم و مشکلی نبود. :) ارائه‌م هم در مورد systemd بود که اخیرا خودش رو توی اکثر توزیع‌ها جا کرده.
راستی توی همایش زنجان توی یک ارائه که میشه گفت توسط یه نفوذی اپلی! ؛) ارائه میشد خنجرهایی از پشت! به پیکره‌ی گنو/لینوکس وارد شد با کمک ASLR که مدتی قصد دارم در مورد صحبت کنم. ان‌شاالله به زودی! اما فعلا خلاصشو بگم که: ۱) ASLR هم مثل تقریبا همه‌ی مکانیزم‌های امنیتی، امنیت رو به صورت نسبی افزایش میده و نمیشه به صرف پشتیبانی یا عدم پشتیبانی از ASLR امنیت ۲تا سیستم رو مقایسه کرد ۲) اصلا این واژه‌ی ASLR در دنیای لینوکس به وجود اومده! ۳) پشتیبانی ASLR توی هسته‌ی مکینتاش در سال ۲۰۱۲ اضافه شده.
حالا که خلاصشو گفتم شاید دیگه کاملشو نگم! برای اطلاعات بیشتر میشه به صفحه‌ی مربوط به ASLR توی ویکی‌پدیا مراجعه کرد!

http://isfd.ir

بگذریم! پنج‌شنبه آخر این هفته (۱۷ مهر) هم جشن روز آزادی نرم‌افزار اصفهانه. البته روز آزادی نرم‌افزار اواخر شهریوره ولی خب مراسم اصفهان با تاخیر برگزار میشه.  یه ۲ ماه پیش به من گفتند بیا روی ۲تا سخت‌افزار کوچولو که توکار (embedded) محسوب میشن ارائه بده. من گفتم ببینم چی میشه خبر میدم… ولی خبر ندادم! چون اصلا فرصت نکردم کار خاصی بکنم. P: گفتم احتمالا خودشون بی خیال من شدن. چند وقت پیش یهو گفتن پس بگو بیایم سخت‌افزارها رو بدیم بهت… خلاصه من هی از زیرش در رفتم تا این که …. یهو دیدم اسم منو زدن تو سایت. خلاصه! حالا ظاهرا قراره من ارائه داشته باشم. خدا به خیر بگذرونه. فعلا که هیچی آماده نیست. فکر کنم باید ببینم چطوری ۵شنبه فرار کنم!! یا شایدم یه طوری ماسمالیش کنم بره…. D:
حالا اونش مهم نیست. بیشتر امیدواریم که خوش بگذره اون روز!

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

پست شروع ۹۲!

سلام!
این یه پست الکیه P: سال نو مبارک اول.

دوم که دارم میرم برای مسابقات تهران برای یک هفته‌ای.
سوم هم اوایل عید دومین برنامم رو برای N9 آماده کردم که البته یه برنامه‌ی کوچیکه و عمدتا با QML و جاوااسکریپت نوشته شده. تجربه‌ی خوبی بود.
البته خیلی اوضاع امیدوار کننده نیست. نوکیا که خب هیچ! یولا (Jolla) هم که تاریخ انتشار گوشیش رو انداخته برای آخر ۲۰۱۳ و در نتیجه این هم خیلی بهش امیدی نیست. اگه واقعا بهار امسال میدادن خیلی خوب بود. BlackBerry هم که به نظر میاد خیلی اوضاع مناسبی نداره. اوبونتو فون هم که نمیدونم مگه این که اون یه گوشی منتشر کنه. نکته‌ی مثبت همه‌ی این‌ها هم اینه که پلتفرمشون خیلی به N9 نزدیکه (البته به جز BlackBerry که شباهتش توی Qt/QMLه و سیستم‌عامل متفاوتی داره).
چهارم هم که به نظر می‌رسه دارم وقتم رو از دست میدم. باید هر چه سریعتر به آینده فکر کرد. باید کمتر وقتم رو صرف کارهای متفرقه کنم و تمرکزم رو روی آینده و راه اون بگذارم.
پنجم هم که این پارسیدورا ۱۸ ماست که مدتیه تو خم یه کوچه مونده اون هم به خاطر یه مشکل توی مخازن به‌روز رسانی فدورا ۱۸ که هنوز پیداش نکردم.
ششم هم فعلا بسه! به امید این که همچنان زنده و سالم باشیم تا پست بعدی. P:
خدانگهدار
شاید امسال بیشتر به‌روز بشه اینجا.

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

آماده‌سازی اولین برنامه برای N9

خب! از اون‌جایی که تصمیم گرفتم حداقل به صورت تفریحی برنامه‌هایی رو برای گوشیم بنویسم، یا برنامه‌های دیگران رو بهش منتقل کنم، SDK گوشیم رو نصب کردم. و دیروز همین‌طوری به سرم زد که تست کنم ببینم انتقال یه برنامه‌ی دسکتاپی Qt به گوشی و بسته‌بندی برای اون چطوری پیش میره و برای این کار هم نرم‌افزار ساغر رو انتخاب کردم که یه برنامه‌ی Qt هست و وابستگی دیگه‌ای هم نداره… و برخلاف انتظارم این کار به سادگی و بدون هیچ مشکل خاصی انجام شد.در واقع تفاوت خاصی با بسته‌بندی ساغر برای فدورا نداشت و مهم‌ترین تفاوتش این بود که بسته‌ی نهایی deb بود نه rpm. این هم نتیجه‌ی اولین تلاش بدون هیچ گونه تغییری در برنامه:

ساغر روی N9

و این خیلی خوبه! البته ظاهر برنامه خیلی مناسب یه صفحه‌ی لمسی کوچیک مثل گوشی نیست و همچنین این برنامه‌ها ظاهرشون شبیه برنامه‌هایی که با تکنولوژی‌های توصیه‌شده برای گوشی(که البته جزء Qt هستند) نوشته شدند نیست؛ ولی با این حال این برنامه اجرا میشه و قابل استفادست. و به نظر میاد با کار نه چندان زیادی میشه برای گوشی بهینه‌ش کرد.

ویرایش: این هم لینک دانلود برنامه برای گوشی: saaghar_1.0.94-1_armel.deb

***
خوشبختانه با توجه به این که انتقال برنامه‌های گنو/لینوکسی و Qt به این گوشی راحته، و از طرف دیگه امکان اجرای برنامه‌های جاوای استاندارد (JavaSE)، اوضاع برنامه‌های N9 اونقدرا هم وخیم نیست! :)

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

گوشی‌ای که نباید خرید: نوکیا N9

نوکیا N9

این گوشی، گوشی خاصیه! با این که از وقتی اومد خیلی جاها ازش تعریف کردند، اما تقریبا همشون روی یک نکته تاکید داشتند، اونم این که این گوشی رو نباید خرید! چون نوکیا چند وقت قبل از توزیع این گوشی (که جزء رده‌ی گوشی‌های هوشمند محسوب میشه) اعلام کرد که استراتژیش کلا تغییر کرده و بعد از این توی گوشی‌های هوشمند تمرکزش روی استفاده از ویندزه و قصد ادامه‌ی میگو (MeeGo) رو (حداقل به صورت مشخصی) نداره. در نتیجه، نوکیا N9 اولین و (ظاهرا) آخرین گوشی هوشمندیه که با سیستم‌عامل میگو (در واقع یه نسخه‌ی خاص از میگو به اسم  MeeGo Harmattan که ترکیبیه از سیستم‌عامل پایه‌ی Maemo و واسط کاربر و APIها بر مبنای MeeGo) عرضه شده. و این یعنی که نباید انتظار پشتیبانی نرم‌افزاری چندانی از این گوشی و سیستم‌عامل داشته باشیم. مخصوصا که سیستم‌عامل سیمبین (Symbian) هم عملا توسط نوکیا داره به خاک سپرده میشه (که اون هم مشابه اخیرا مشابه میگو از کتابخانه‌های Qt استفاده می‌کنه و برنامه‌هاشون رو میشه نسبتا با تغییرات کم به هم منتقل کرد). البته Qt هنوز از دنیای موبایل قرار نیست حذف بشه، چون BlackBerry تصمیم گرفته ازش استفاده کنه!

بعد از این قضایا هم که کلا نوکیا از پروژه‌ی MeeGo اومد بیرون و پروژه هم متوقف شد و پروژه‌ی جدید Tizen جایگزین میگو شد. برخلاف میگو، تمرکز Tizen روی پشتیبانی از برنامه‌های html5ه و اون رو به عنوان API اصلی در نظر گرفته. سامسونگ هم به این پروژه پیوسته و احتمالا به زودی گوشی‌های سامسونگ با این سیستم‌عامل به بازار میاند. البته یک عده هم (بدون پشتیبانی تجاری) تصمیم گرفتند پروژه‌ی MeeGo رو ادامه بدند و در حال حاضر اون رو به اسم Mer دارند دنبال می‌کنند.

یه نکته رو هم یادم رفت بگم، اونم این که تمامی این سیستم‌عامل‌ها (MeeGo, Maemo, Tizen و Mer) بر مبنای لینوکس هستند، و برای همینم برای من جالبند! البته اندروید هم از هسته‌ی لینوکس استفاده می‌کنه، اما این سیستم‌عامل‌ها بر خلاف اندروید تشابهات خیلی بیشتری با سیستم‌های گنو/لینوکس که ما روی دسکتاپ استفاده می‌کنیم دارند و از زیرساخت‌های مشابهی استفاده می‌کنند (نه فقط هسته). برای همینم من اینا رو خیلی بیشتر از اندروید دوست دارم!

خلاصه، با این توصیف‌ها به نظر میاد گوشی‌هایی که تقریبا هم قیمت و هم رده‌ی این گوشی هستند مثل گوشی Galaxy S II سامسونگ انتخاب‌های معقول‌تری هستند. این گوشی از اندروید استفاده می‌کنه و سخت‌افزارش هم کمی قوی‌تر از گوشی N9ه و قیمتش هم خیلی بالاتر نیست.

***
من تا الان یه گوشی داشتم، اونم یه سونی اریکسون K510i که انصافا گوشی خوبیه و مدت‌ها برام کار کرد. تو این مدت یه دفعه از کار افتاد که مجبور شدم فلشش کنم و اخیرا یکمی بعضی دکمه‌هاش خوب کار نمی‌کرد. ولی کلا ازش راضی بودم. چند وقتی بود که هی بهم می‌گفتند که گوشیم داغونه و عوضش کنم، ولی من خیلی نیازی نمی‌دیدم. اما از وقتی قرار شد N9 بیاد به این نتیجه رسیدم که اگه بخوام گوشیمو عوض کنم اونو می‌خرم. اما بعد که پروژه میگو این بلاها سرش اومد دیگه شک داشتم. از طرفی هم وقتی گوشی اومد قیمت بالایی داشت (مدل ۱۶ گیگ تقریبا ۹۰۰هزار تومن) که به نظرم نمیرزید.

صفحه‌ی قفل

اما در نهایت، با وجود این که خریدن این گوشی به نظر خیلی عاقلانه نیست، من خریدمش! D: البته سعی کردم یه وقتی که قیمتش نسبتا پایین باشه (با توجه به نوسانات اخیر) بگیرم و در نهایت یه دست دومش (۱۶ گیگابایتی) رو گرفتم. اما الان از خریدم راضیم!
البته من تجربه‌ی کار با یه گوشی هوشمند رو ندارم، و بنابراین نمی‌تونم این گوشی رو با گوشی‌های مشابه دیگه مقایسه کنم. شاید اونا واقعا خیلی بهتر باشند! ولی مهم نیست، به هر حال من دوست نداشتم گوشی آیفون یا گوشی اندرویدی بخرم. و خیلی هم نمی‌تونستم صبر کنم تا گوشی Tizenی بیاد. P:

 خب اول یکمی از مشخصات این گوشی بگم: این گوشی ۲ مدل ۱۶ گیگ و ۶۴ گیگ داره ولی کارت حافظه نمی‌خوره. اول توی ۳ رنگ مشکی، آبی روشن و سرخابی اومد ولی بعدا رنگ سفید براقش (بر خلاف رنگ‌های دیگه که مات هستند) هم فقط تو مدل ۶۴گیگ به بازار اومد. جنس بدنه این گوشی «پلی‌کربنات»ه که فکر کنم تو مایه‌های همون پلاستیک خودمون باشه! ؛) ولی میگن خیلی جنسش عالیه و باش چیزای خیلی مقاومی ساخته میشه… . یکی از خصوصیاتشم اینه که کل بدنه یک رنگه نه این که فقط روش رنگ زده شده باشه (یعنی اگه روش خط بیفته زیرشم همون رنگیه). و بدنش یه‌تیکست. این گوشی یک گوشی (و ظاهرا اولین گوشی؟!) «تمام لمسیه» و روش هیچ دکمه‌ای نیست. فقط ۳تا دکمه
فهرست برنامه‌ها

 کنارش هست: یکی دکمه‌ی روشن‌خاموش (که البته می‌تونه برای کارهای دیگه از جمله قفل کردن یا از قفل درآوردن گوشی هم استفاده بشه) و یکی هم کم و زیاد کردن صدا (۲تا دکمه حسابش کردم). و تنها کاری که فقط با دکمه‌ها میشه انجام داد همون روشن و خاموش کردن گوشیه. پردازندش هم یه پردازنده‌ی تک‌هسته‌ای ۱ گیگاهرتزه. بقیشم اگه دوست داشتین خودتون برین بخونین.

یکی از مهم‌ترین نگرانی‌ها در مورد این گوشی، پشتیبانی نوکیا از اونه (با توجه به این که قرار نیست سیستم‌عاملش توی گوشی‌های دیگه استفاده بشه، حداقل توی گوشی‌های هوشمند نوکیا). خوشبختانه، تا الان ۲ تا به‌روز رسانی عمده برای این گوشی منتشر شده و آخرین نسخه‌ی سیستم‌عاملش، نسخه‌ی ۱.۲ه. و حداقل یه به‌روز رسانی دیگه (احتمالا نسخه‌ی ۱.۳) تو راهه. با وجود این که نوکیا رفت سراغ ویندوز ولی موقع استفاده از این گوشی حس نمی‌کنی که داری از یه سیستم نیمه‌کاره استفاده می‌کنی و واقعا روی سیستم‌عامل این گوشی کار شده. البته من سریعا گوشی رو به ۱.۲ ارتقا دادم و خیلی با نسخه‌های قبلیش کار نکردم. توی نسخه‌ی ۱.۲ امکانات جدیدی هم اضافه شده از جمله قابلیت تشخیص و شناسایی چهره (نه این که فقط محل چهره رو تشخیص بده، بلکه بفهمه این عکس کیه). صفحه‌کلید فارسی هم که برای نسخه‌های قبلی در قالب یه برنامه‌ی

برنامه‌ی AccuWeather

جدا در دسترس بود توی این نسخه به صورت پیش‌فرض وجود داره. و البته زبان خود گوشی رو هم توی نسخه‌ی ۱.۲ میشه فارسی کرد همون‌طور که توی عکس بالا می‌بینین :).

این گوشی واسط کاربری دلپذیری داره! البته همون‌طور که گفتم من نمی‌تونم اون رو با اندروید یا آیفون مقایسه کنم. ولی خب! از کار کردن باهاش و سیستم «swipe»ش راضیم (یعنی شما برای این که از یه برنامه برین به برنامه‌های دیگه، از یک لبه‌ی گوشی انگشتتون رو به سمت داخل می‌کشید. البته اگه از لبه‌ی بالای گوشی بکشید برنامه بسته میشه، اما از لبه‌های دیگه بکشید برنامه بسته نمیشه و می‌تونید همزمان برین سراغ برنامه‌های دیگه) و کار کردن با گوشی رو دوست دارم. سه صفحه‌ی اصلی وجود داره: فهرست برنامه‌ها (عکس بالا)، صفحه‌ای که توش برنامه‌ی فعال یا لیست برنامه‌ها میاد (عکس اول یا عکس سمت چپ)، و صفحه‌ی تاریخ و ساعت و رویدادهای اخیر (عکسش اینجا نیست!). البته یک صفحه‌ی قفل هم داره که بالا سمت چپ هست و توش زمان و عکس پس‌زمینه هست (موقع پخش موسیقی هم موسیقی در حال پخش رو نشون میده و امکان تغییر موسیقی یا قطعش رو میده). و یک صفحه‌ی «Standby» برای مواقع بیکاری که به صورت پیش‌فرض تماما سیاهه و فقط روش ساعت رو نشون میده و اتفاقات جدید رو (مثلا پیامک یا تماس یا ایمیل جدید اگه اومده باشه نشون میده که اومده!).

حالا می‌رسیم به بحث برنامه‌ها، که شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی باشه که نوکیا N9 رو «نباید خرید». خود گوشی به صورت پیش‌فرض با یک سری برنامه‌ی مفید میاد از جمله: برنامه‌ی AccuWeather که تو عکس بالا هست، یه مرورگر بر مبنای webkit، کلاینت ایمیل، تقویم و ساعت، برنامه‌ی پخش موسیقی و نمایش اسناد pdf، Open Document و word و excel، نقشه‌های Ovi (از جمله نقشه‌ی ایران و شهر‌های بزرگ اون) با قابلیت مسیریابی، rssخوان، کلاینت‌های: skype, twitter, facebook, youtube, ap mobile، و بازی‌های Angry Birds, RF2011, RealGolf, NFS Shift و GOF2.
جدا از این برنامه‌ها، برنامه‌های زیادی هم میشه از اینترنت (از جمله Nokia Store) اضافه کرد. اما با توجه به آینده‌ی نسبتا تاریک این سیستم‌عامل، کسی حاضره برای این سیستم‌عامل برنامه تولید کنه مشابه برنامه‌های اندروید یا آیفون؟ حقیقت اینه که نه، و تعداد برنامه‌های این گوشی اصلا با برنامه‌های اندروید یا آیفون قابل مقایسه نیست. و منم وقتی گوشی رو می‌خریدم خیلی این قضیه برام مهم نبود. اما خوشبختانه، تا این لحظه خیلی کمبود خاصی حس نکردم. با این که تعداد برنامه‌ها زیاد نیست، اما در اکثر کاربردها تعداد خیلی مهم نیست و مهم اینه که کارایی مورد نیاز رو داشته باشی. بعضی جاها تعداد مهمه، مثلا توی بازی چون تنوع زیادی داره. اما توی کاربردهای دیگه خیلی اوضاع بد نیست. چند تا نکته این‌جا هست: خیلی برنامه‌های n900 احتمالا به n9 انتقال پیدا می‌کنند، برنامه‌های زیادی برای symbian هست که میشه یه سریش رو با تغییرات نسبتا کم به n9 انتقال داد، و این که n9 از برنامه‌های html5 هم پشتیبانی می‌کنه بنابراین احتمالا برنامه‌هایی که برای گوشی‌های وبی مثل Tizen میاد رو بشه به n9 هم انتقال داد. علاوه بر اون، اون شباهت میگو به سیستم‌های رومیزی گنو/لینوکسی این‌جا به درد می‌خوره: اکثر برنامه‌های رومیزی به صورت «بالقوه» برنامه‌های n9 می‌تونن باشن! نمونش اجرای VLC روی گوشی N9ه! مخصوصا وقتی در نظر بگیریم که توزیع‌هایی مثل فدورا و دبیان به طور تقریبا کامل می‌تونن برای این پردازنده کامپایل بشند.
اما خب، در مورد برنامه‌هایی که دست یک شرکت هستند اینجا به مشکل برمی‌خوریم. شرکت‌ها رو نمیشه مجبور کرد برای این سیستم‌عامل هم برنامه تولید کنند، و با توجه به گستردگی کم اون احتمالا هم این کار رو نکنند. برای همین، شاید هیچ وقت کلاینت Shazam برای این گوشی نیاد. یا خیلی سرویس‌های دیگه. در نتیجه، واقعا نمیشه این گوشی رو خیلی به کسی توصیه کرد! راستی یادم رفت بگم این گوشی از J2ME هم پشتیبانی نمی‌کنه، برای همین برنامه‌های جاوایی موبایلی رو نمیشه روش اجرا کرد. (اما میشه JaveSE Embedded روش اجرا کرد، در نتیجه یه سری برنامه‌های جاوای دسکتاپی رو می‌تونه اجرا کنه). البته یک سری برنامه‌های جاوای موبایلی رو هم با MicroEmulator میشه توش اجرا کرد.
گذشته از مورد بالا اوضاع خیلی هم بد نیست: Firefox (Fennec) + Flash، فرهنگ لغت، دانلود منیجر!، مدیر فایل، پخش کننده رادیو fm، قبله/قطب‌نما، ebook خوان، بارکد/qrcodeخوان، ضبط صدا، تقویم فارسی،‌ عکس برداری پانوراما، ویرایش عکس، سفارشی‌سازی یک سری تنظیمات، قرآن، کلاینت identica و غیره وجود دارند. ولی خب، آخرش احتمالا خیلی جاها اثری از پشتیبانی این گوشی نمی‌بینید. :)

ولی من گوشیم رو دوست دارم! مخصوصا که میشه جزء گوشی‌های developer friendly محسوبش کرد. خودش یه developer mode داره که وقتی فعال بشه یه سری امکانات اضافه میشه (مثلا یک ترمینال، و قابلیت اتصال ssh به گوشی) و میشه یه سری محدودیت‌ها رو برداشت. علاوه بر اون، کد هسته هم موجوده و میشه گوشی رو با اون هسته توی «حالت باز» یا Open Mode آورد بالا و کلیه‌ی محدودیت‌ها رو برداشت (پروژه‌هایی مثل inception هم تکمیل کننده‌ی قضیه هستند). و به خاطر همین قضیه پروژه‌ی اجرای آندروید روی N9 هم در جریانه و می‌تونه یه سیستم بوت دوگانه داشته باشه که بشه موقع روشن کردن گوشی انتخاب کرد که با اندروید بیاد بالا یا با میگو. (البته اندروید روی n9 فعلا در مرحله‌ی آلفاست و کامل کار نمیکنه). از طرف دیگه، تقریبا خوشبینم که بشه Tizen رو هم روی این گوشی آورد بالا، یا حداقل (و حتی بهتر از اون!) بشه برنامه‌های Tizen رو روی سیستم‌عامل این گوشی اجرا کرد (با توجه به این که این سیستم‌عامل پشتیبانی از برنامه‌های وب‌بیس رو داره).

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

فدورا ۱۷!

چند وقتیه نیستم این دو رو برا! که خب به خاطر یه مقداری بی‌برنامگی و مشغولیت و این چیزاست. الانم راستش خیلی آمادگی نداشتم ولی دیگه دلم نیومد هیچی نذارم مخصوصا که فردا فدورا ۱۷م میادش. :) برای همین گفتم یه مطلب کوچیک در مورد فدورا ۱۷ بذارم لااقل.

فدورا ۱۷ فردا میاد، با یه عالمه تغییرات و امکانات جدید… اما خب اکثرش خیلی قابل دیدن نیست. برای همین بعد از نصبش نباید انتظار داشته باشید خیلی چیز متفاوتی نسبت به فدورا ۱۶ ببینین!

اما خب، بد نیست ۲-۳ موردش رو بگم و برم؛
یکیش که GIMP 2.8ه که خب بعد از مدت‌ها یه نسخه‌ی جدید از gimp اومد. میگن این نسخه روی یه پایه‌ی جدیده (gegl فکر کنم!) که قابلیت‌های خوبی داره و توی gimpe 2.10 چیزهای جالبی ازش می‌بینیم. علاوه بر اون می‌شه تغییرات جزئی رو توی ظاهر گنوم و GTK جدید دید (مثلا ظاهرا نوار لغزش):

یکی دیگه هم اینه که توی نسخه‌ی ۲.۸ KDE بعد از مدت‌ها دوباره زبان فارسی به این محیط رومیزی اضافه شد. در واقع توی فدورا/ردهت این اولین باره که KDE هم زبان فارسی داره (اون قدیم که یه مدت یه سری ترجمه‌ی فارسی به KDE 3 اضافه شده بود نمیدونم به چه دلیل توی ردهت نذاشته بودنشون).

نکته‌ی آخر هم این کمک تایپ زبان انگلیسیه که به فدورا ۱۷ اضافه شده و قابلیتش شبیه T9 موبایل‌هاست. البته برای کسایی که تایپشون سریعه یه مزاحم بیشتر نیست! ولی خب شاید زد به سرم رو نسخه‌ی فارسیش کار کردم :)

این نسخه از فدورا با گنوم ۳.۴ میاد و از جمله قابلیت‌هاش هم قابلیت اجرای گنوم شل بر روی CPU به جای کارت گرافیک برای سیستم‌هاییه که کارت گرافیک ضعیفی دارند یا درایور درست و حسابی ندارند!
البته قابلیت‌های جدید دیگه‌ای هم توی فدورا ۱۷ هست مثل gcc 4.7 و نسخه‌ی آخر (هنوز منتشر نشده‌ی!)‌ Eclipse، و یه ارتقای عمده از روبی ۱.۸.۷ به روبی ۱.۹.۳، شاخه‌ی tmp/ مجزا برای بعضی سرویس‌ها (که از نظر امنیتی قابلیت مهمیه)، استفاده از mingw64 برای تولید برنامه‌های ۳۲ و ۶۴بیتی ویندوزی، و قابلیت راه‌اندازی بدون دردسر multi-seat.

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

یک کیلو بایت چند بایته؟!

اگه گفتین یه کیلوبایت چند بایته؟! حالا تا (شاید) دارین فکر می‌کنید یکمی صحبت متفرقه:

یکی این که نرم‌افزارهای ساغر و jcal رفتن تو فدورا! البته فعلا توی مخازن updates-testing فدورا ۱۵ و ۱۶ هستن و به زودی وارد مخازن اصلی میشن. و البته اگه نصبش کنید و این‌جا و این‌جا تایید کنید (یا با استفاده از دستور و بسته‌ی fedora-easy-karma) که درست کار می‌کنه زودتر وارد مخازن اصلی میشه. به هر حال، فعلا این شکلی میشه نصبش کرد:

yum –enablerepo=updates-testing install Saaghar
yum –enablerepo=updates-testing install jcal

*****
راستی اگه اشتباه نکنم قراره سه‌شنبه یه ارائه در مورد LaTeX و XeLaTeX توی تهران لاگ بدم! تو خود سایت که هنوز نزدن گفتم خودم تبلیغ کنم ؛)
*****
خب چند بایت بود؟ بله… ۱۰۰۰ بایت. البته قدیما ۱۰۲۴ بایت بودا ولی اون مال قدیما بود. الان دیگه ۱۰۰۰ بایته. دقیقا مطابق با استانداردهای SI. یعنی یه مگابایت هم ۱۰۰۰ کیلوبایته و یه گیگابایت هم ۱۰۰۰ مگابایته و به همین ترتیب! 
توی وسایل الکترونیکی هم، برای یه سری از وسایل مثل حافظه‌ی اصلی (RAM) از واحدهای قدیمی استفاده میکنند اما توی وسایل ذخیره‌سازی مثل هارد دیسک‌ها، فلش‌ها و … از واحد جدید استفاده می‌کنن. برای CDها از واحد قدیم استفاده میشه (یعنی یه سی‌دی ۷۰۰ مگابایتی از واحدهای ۱۰۲۴تایی استفاده می‌کنه) اما برای DVDها از واحد جدید استفاده می‌کنن. برای همین یه دیسک دی‌وی‌دی ۴.۷ گیگابایتی دقیقا ۴۷۰۰۰۰۰۰۰۰۰ یا ۴۷ با ۹ تا صفر بایت فضای ذخیره سازی داره. به همین ترتیب یه هارد ۵۰۰ گیگابایتی هم ۵۰۰ با ۹تا صفر بایت جا داره. اسم اختصاری این واحدها هم به صورت KB، MB و GB نشون داده میشه. 
خب حالا اسمی برای ۱۰۲۴ بایت داریم؟! بعله! کیبی‌بایت (KibiByte)! و به همین ترتیب مبی‌بایت(MebiByte) برای ۱۰۲۴ کیبی بایت و گیبی‌بایت(GibiByte) برای ۱۰۲۴ مبی‌بایت. واحدهای اختصاریش رو هم به صورت KiB، MiB و GiB نمایش می‌دن (اگه توی گنو/لینوکس دقت کنید این علائم رو بعضی جاها می‌بینین). برای اطلاعات بیش‌تر هم می‌تونید به صفحات گیگابایت و گیبی‌بایت توی ویکی‌پدیا مراجعه کنید.

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

پایان دانشگاه؛ ویندوز ۷، پارتیشن‌ها و لینوکس

خب دانشگاه تموم شد! این قسمتش خیلی خوبه. اما دفاع، من انتظار نداشتم دفاع خیلی خوبی بشه اما چیزی که اتفاق افتاد در مقابل چیزی که انتظارش رو دارم افتضاح بود! هنوزم باورم نمیشه با یه همچین برخوردی مواجه بشم؛ حتی تا بعد از دفاعم با توجه به موارد مشابه فکر نمی‌کردم این طوری بشه! یعنی تا جایی که حتی چشم دیدن ۲-۳ نمره‌ی تشویقی آدم رو هم نداشته باشن!! الان از ته دل می‌خوام یه سری فحش رکیک نثار اساتید محترم حاضر بکنما… حیف که دست و پایمان بستست! استاد راهنمای محترم هم اصرار دارن که همه‌ی تقصیرها رو بندازن گردن داورها ولی با توجه به یه سری نکات و شواهد اگه مشکل اصلی خودش باشه اصلا تعجب نمی‌کنم… در هر صورت جایی برای اطمینان باقی نمونده. خیلی حس خوبی نداره که یه نفر جلوی آدم به نظر مهربون و دلسوز بیاد ولی تا روتو برمی‌گردونی شمشیرو از رو ببنده…
بگذریم! (یعنی سعی می‌کنم بگذرم)! به هر حال بهتره آدم فکر و اعصابشو بذاره برای آدما و اتفاقایی که ارزششو دارن تا کسایی که از روی غرور (و احتمالا چیزایی که من خبر ندارم!) حاضرن چیزایی که حتی اعتبار خودشونم ازش می‌گیرن زیر سوال ببرن تا کار تو رو کوچیک جلوه بدن…

*****
من اصولا تا الان همیشه به کسایی که می‌خواستن یه توزیع گنو/لینوکس نصب کنن توصیه می‌کردم که کوچیک کردن پارتیشن‌های ویندوزیشون رو توی خود ویندوز انجام بدن و بعد لینوکس رو نصب کنن (برای این که اگه مشکلی اومد بد و بیراهش برای خود ویندوز باشه نه لینوکس D:). چند وقت پیش یه نفر مراجعه کرد بهم که بعد از کوچیک‌کردن پارتیشن ویندوزیش توی ویندوز ۷، پارتیشن‌هاش «قهوه‌ای» شده بودن. بعد از این که سیستمش رو دیدم متوجه شدم که کل هاردش به اصطلاح ویندوز از یه «دیسک ابتدایی (Basic Disk)» تبدیل شده به «دیسک پویا (Dynamic Disk)». اول فکر کردم که شاید یه جایی اشتباهی این کار رو کرده ولی بعد از جستجو مشخص شد که نه، خود ویندوز ۷ بعد از کوچیک کردن پارتیشن واقعا این کار رو می‌کنه. البته یه چیزی که الان نمی‌دونم اینه که همیشه این کار رو می‌کنه یا چون این فرد قبل از کوچیک‌کردن ۴ تا پارتیشن اولیه (Primary Partition) داشته و یکی از پارتیشن‌هاش رو کوچیک کرده و ویندوز دیده که این شخص تو این حالت دیگه نمی‌تونه پارتیشن معمولی جدید ایجاد کنه برداشته و زده کل هاردش رو تبدیل کرده به دیسک پویا. به هر حال، نکته‌ی اخلاقی روز این که: «توی ویندوز ۷ ترجیحا پارتیشن‌هاتونو کوچیک نکنید»! البته اگه کسی کوچیک کرده و این اتفاق نیفته (که نشون میده فقط وقتی پارتیشن عادی جدید نشه ایجاد کرد ویندوز این کارو میکنه)، بگه!
دیسک‌های پویای ویندوز یه جورایی معادل همون LVMیه که ما توی لینوکس داریم: یعنی یه سیستم پارتیشن‌بندی منطقی و نرم‌افزاری به جای مدل سنتی. که امکاناتی مثل RAID نرم‌افزاری هم میده. 
مشکل اساسی دیسک‌های پویای ویندوز اینه که هر چند هسته‌ی لینوکس ازشون پشتیبانی می‌کنه، تا جایی که می‌دونم هیچ کدوم (یا حداقل خیلی) از توزیع‌های گنو/لینوکس نصب روی این سیستم رو پشتیبانی نمی‌کنن.
*****
متاسفانه ویندوز فقط دیسک‌های ابتدایی رو خیلی راحت تبدیل می‌کنه به دیسک‌های پویا و تبدیل برعکس رو انجام نمیده. بعد از کلی گشتن به یه سری نتیجه رسیدم:
۱. یه سری نرم‌افزارهایی که این کارو میکنن. که البته ظاهرا همش نیاز به خریدن داشت.
۲. یه راه حل که جزء توصیه‌های خود سایت مایکروسافته تغییر دادن چند بایت از اول دیسک با یه ویرایشگر باینری شونزده شونزدهیه (hex editor)!!
۳. در حالی که دیگه داشتم به رسیدن به نتیجه‌ی بهتر ناامید می‌شدم، یه جا یه راه حل خوب پیدا کردم: استفاده از testdisk خودمون! و کاملا هم بدون نقص کارو انجام داد و پارتیشن‌ها رو برگردوندم باهاش به حالت یه دیسک عادی.
در پایان، سر یه مسئله‌ای باید بوت لودر ویندوز رو درستش میکردیم. اگه درست یادم باشه فقط کافی بود که پارتیشن اول رو به عنوان پارتیشن بوت علامت بزنیم (یادم رفته بود موقعی که با testdisk برمی‌گردونم این کارو بکنم). بعد گفتم جهنم بذار با خود ویندوز برگردونیم دیگه این کار که ازش برمیاد! ولی چشمتون روز بد نبینه، مد ریکاوری ویندوز خیلی کم‌عقل‌تر از این حرفا بود. حتی متوجه نشد که یه ویندوز رو سیستم هست. بعدم گفت من یه مشکلی بود حل کردم یه ریبوت کن حله! اما بعدش دیگه بدتر شد و حتی دستی هم بالا نمیومد ویندوزش. بعد از کلی سر و کله زدن متوجه شدم که ویندوز «باهوش» به جای این که یه علامت بوت بزنه روی پارتیشن اول، اون رو کلا پاک کرده و یه پارتیشن که پاک کرده بودیم رو برگردونده و حالا ننه من غریبم بازی در میاره! این شد که در نهایت بی‌خیال ویندوز شدم و مجددا با همون فدورای خودم و testdisk درستش کردم کلا. فقط یه توصیه: اگه رفتین تو حالت ریکاوری ویندوز، استفاده از خط فرمانش به جای ابزارهای startup recoveryش شدیدا توصیه میشه! چون این ابزار خودکارش تا الان توی چندین تجربه‌ای که من داشتم بیشتر خراب‌کاری کرده تا تعمیر. یه جوری از شرش خلاص شین (متاسفانه ویندوز اصرار داره که ازش استفاده کنید!) و بعد برین توی command promptش و از bootrecش استفاده کنید حداقل ظاهرا خیلی سر خود فعالیت نمی‌کنه!!
راستی این تبدیل دیسک پویا به دیسک معمولی با testdisk ممکنه فقط وقتی جواب بده که قبلش از دیسک معمولی تبدیل شده باشه به پویا. اگه از اول پویا ساخته شده باشه ممکنه جواب نده (حالا این که اصلا میشه یا نه رو نمیدونمP: )

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

عیدتون مبارک! :)

خب خب خب! عید قربان گذشته و عید غدیر آینده مبارک! امیدوارم که خدا حسابی شادی و سلامتی نصیب هممون بکنه. :)
همچنین اومدن فرخنده‌ی فدورا ۱۶ رو هم به همتون تبریک میگم!! ؛) این نسخه شاید خیلی ویژگی خاصی نداشته باشه ولی کلا از ۱۵ بهتره و این یکی دو هفته‌ای که اومدم روش کاملا راضی هستم. قشنگ‌تر و سریع‌تر شده. فقط باید در اولین فرصت خودمو از LVM خلاص کنم چون با توجه به این که تقریبا کل هاردم دست لینوکسمه دیگه خیلی مزیتی برام نداره و از طرف دیگه با حذفش میشه سرعت بالا اومدن سیستم و کلا سرعت دسترسی به دیسک رو سریع‌تر کرد.

****

این چند وقت تهران حسابی بارون و برف داشته. از بس نرفتم اصفهان هر چی آب جمع شده بود اصفهان بباره پا شده اومده تهران D: بابا یکمی صبر می‌کردی میومدم خب P: امیدوارم اصفهانم بارون بیاد یکمی بیشتر رودخونه داشته باشیم!

****

خب این‌طور که بوش میاد قراره شنبه من و دانشگاه از شر هم راحت شیم! البته روز سختی خواهد بود ولی فکر کنم (امیدوارم!) بعدش دیگه راحت شم D: دفاعم قراره شنبه ساعت ۶ باشه، ولی با توجه به شرایط و قرائن خیلی دعوت نمی‌کنم تشریف بیارین! P: ان‌شاالله بعدا جبران می‌کنم و برای جشن پارسیدورا یا فدورا دعوتتون می‌کنم ؛) فقط امیدوارم به خیر و خوشی تموم شه. ظاهرا داورهایی که دارم همچین کمی تا قسمتی خطرناک هستن D:

****
در حالی که حتی یک قلم ایرانی نداریم که با رعایت قواعد و به صورت تر و تمیز منتشر شده باشه، مرکز تحقیقات در پردازش زبان اردوی پاکستانی‌ها یک سری قلم از جمله قلم تحریر و یه قلم نستعلیق منتشر کرده که خیلی راحت هم وارد فدورا شده (توسط این آقا). بدیش اینه که بعضیش یه مقداری با بعضی حروف مشکل دارن و بعضی هم خیلی برای ما قشنگ به نظر نمیان. اون‌وقت دبیرخانه‌ی شورای اطلاع‌رسانی ایران مثلا قلم نستعلیق و چند مورد دیگه رو آزاد منتشر کرده ولی هیچ‌کدوم نه سایت درست حسابی دارن نه گواهی استفاده‌ی مشخص! فعلا تنها امیدم اینه که بشه قلم‌های Iranian Sans و Iranian Serif رو ببرم تو فدورا هر چند این دو هم از مشکلات گفته شده رنج می‌برند (اگه تونستین یه جای درست حسابی برای دانلودشون پیدا کنید!).
اطلاعات بیش‌تر هم در مورد وضع داغون قلم‌های فارسی رو می‌تونید این‌جا ببینین.

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب

منبع اصلی نوشتار زیر در این لینک قرار دارد

تقویم شمسی StarCalendar و گنوم‌شل ۳.۰/۳.۲

یه پست کوچیک بزنم و برم (الان اصولا من نباید پای اینترنت باشم)!
تا قبل از گنوم ۳، توی فدورا برای تقویم شمسی میشد از اپلت تقویم جلال (jalali-calendar مولا پهنادیان) استفاده کنیم. اما از فدورا ۱۵ که رفتیم روی گنوم ۳ و در نتیجه گنوم‌شل، دیگه اپلت‌ها قابل استفاده نبودند. برای همین من StarCalendar رو برای فدورا به جای تقویم قبلی بسته‌بندی کردم. متنها به صورت پیش‌فرض شکلک تقویم نمیاد توی نوار بالای صفحه. برای همین یه افزودنی کوچیک براش نوشتم و گذاشتمش توی بسته‌ی starcalی که توی فدورا هست.

اخیرا رفتم روی نسخه‌های تستی فدورا ۱۶ و دیدم که بعله! اون افزودنی دیگه کار نمی‌کنه توی گنوم‌شل ۳.۲. و مجبور شدم یه نسخه مخصوص ۳.۲ درست کنم و بذارم توی بسته‌ی starcal فدورا ۱۶ به بعد. اما از اون‌جایی که تا حالا چندین نفر این افزودنی رو ازم خواستن تصمیم گرفتم اون رو به صورت مجزا هم یه جا بگذارم تا بقیه هم بتونن استفاده کنن. برای همین، هر دو نسخه‌ی این افزودنی برای گنوم ۳.۰ و ۳.۲ رو گذاشتم توی این آدرس. کافیه نسخه‌ی مناسب رو دانلود کنید و بریزین توی شاخه‌ی مربوط به افزودنی‌های گنوم‌شل:

/usr/share/gnome-shell/extensions/ یا
~/.local/share/gnome-shell/extensions

بعدش کافیه شل رو مجددا راه‌اندازی کنید (Alt+F2 و بعد r). بعد از این اگه starcal رو اجرا کنید شکلک مربوط به تقویمش توی نوار بالای گنوم‌شل ظاهر میشه مثل عکسی که گذاشتم :)

http://hedayatvk.blogspot.com

ادامه مطلب